- 4 -
{كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الرحمن].الإمام ناصر محمد اليماني
30 - 03 - 1428 هـ
18 - 04 - 2007 مـ
۲۹ - فروردین - ۱۳۸۶ ه.ش.
08:35 مساءً
ـــــــــــــــــــــ
رسول الله صلّى الله عليه وسلم امت خود را برحذر داشته و فرمود : [من سمّاه فقد كفر]
[ هرکس -قبل ظهور او- نامی برایش قایل شود نسبت به او کافر خواهد شد]
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلام الله على أبو هادي وعلى جميع المسلمين في العالمين، ثم أمّا بعد..
برادر گرامی؛ من نه مهدیای هستم که شیعیان در انتظار خروج او از سرداب سامراء هستند و محمد بن الحسن عسکری میخوانندش و نه مهدیای که اهل سنت منتظر او هستند و او را محمد بن عبدالله مینامند؛ خداوند برای این اسامی برهانی نازل نفرموده است؛ برخی از پیشوایان این دو طائفه یعنی شیعیان و اهل سنت؛ برخلاف امر محمد رسول الله عمل کردند که انها را از این که مهدی منتظررا با نامی غیر از "مهدی منتظر" بخوانند نهی نموده بود. تا زمان ظهورش فرا برسد و آن گاه نامش را بدانند؛ رسول الله صلّى الله عليه وسلم فرمودند:
[ من سمّاه فقد كفر ].
و معنی حدیث این است که محمد رسول الله بر طبق فرمان خداوند نام او را به احدی نگفتند و به مسلمانان فرمان دادند از گذاشتن نامی جزاسم صفتش "مهدی منتظر" حذر کنند و رسول الله صلّى الله عليه وسلم امت خود را برحذر داشته است:
[من سمّاه فقد كفر]
یعنی کسی که نامی -جز فرمان رسول خدا- برای او بگذارد؛ اولین کسی خواهد بودکه در زمان ظهور نسبت به امر او کافر خواهد شد؛ چون مهدیای آمده است که نامش غیر از نامی است که بر اساس عقاید پدران اولین به آنها رسیده است؛ هرچقدر هم برای او اسم درست کنند؛ نمی توانند به طور تصادفی به نام حق او که پدرش بر اساس تقدیرالهی بر روی او گذاشته است " ناصر " برسند و همین طور نام پدرش بر حسب تقدیر الهی "محمد" است. این هم از آن روست که نام محمد رسول الله با نام پدر مهدی منتظردر نام حقیقی او همراهی داشته باشد.تا اسم حامل امر و شأن او در میان عالمیان باشد. برای همین رسول الله نفرمودند:[ اسمه اسمي ]. [اسم او اسم من است]؛ این حدیث دروغ است؛ بلکه حدیث حق این است: [ يواطئ اسمه اسمي ].[اسم او همراه اسم من است]
من ازاهل سنت نیستم که قرآن را پشت سرم بیندازم و بگویم: سنت رسول الله مرا بس است ولو این که به کل مخالف این قرآن باشد. از شیعیان هم نیستم؛ از کسانی که قرآن را پشت سرانداخته و همانند اهل سنت هستند؛آنها به روایات عترت واهل سنت به احادیث صحابه-به صورت عام- پایبندند؛ صحابهی رسول الله که برخی از دل و جان با اوبودند و برخی به نفاق روکرده و نزد ایشان أمور را به گونهی دیگر نشان میدادند. و نزد اهل سنت همهی آنان از ثقات(مورد اعتماد) به شمار میروند. ای مردم! آن گونه که شایسته خداوند است از او بترسید؛ حدیث خداوند درستترین و راستترین حدیث است:
{وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ حَدِيثًا ﴿٨٧﴾} [النساء].
{وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ قِيلًا ﴿١٢٢﴾} [النساء] صدق الله العظيم.
قرآن عظیم مرجع بزرگ این دین حنیف است و کسانی که اولی الأمر هستند؛ حکم حق را از قرآن عظیم استنباط میکنند؛ آن طور که اهل سنت عقیده دارند؛اولی الأمر کسانی مانند حسنی مبارک یا معمر قذافی و امثال آنها نیستند، بلکه آنان کسانی هستند که طبق فرمان خداوند تعالی در این آیه باید بعد از خدا ورسولش؛ از امر آنان اطاعت شود:
{أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ} صدق الله العظيم [النساء:۵۹].
آنها کسانی هستند که خداوند تعالی درموردشان میفرماید:
{الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمنكر} صدق الله العظيم [الحج:۴۱].
آنها کسانی هستند که خداوند فرمان داده تا بعد از خدا و رسولش در هر زمان و مکانی که باشد، از ایشان اطاعت کنید؛ شما را چه میشود چگونه حکم میکنید؟ چگونه ممکن است خداوند به مسلمانان امر نماید از کسی اطاعت کنند که بر اساس -فرامین- نازل شده خدا حکم نمیکند و امر به معروف و نهی از منکر نمینماید؟! بلکه کارش امر به منکر و نهی از معروف است؛ آیا خدا به شما امر نموده از اینان اطاعت کنید؟! ای اهل سنت! اگر راست میگویید آیا برهانی از قرآن عظیم نزدتان است، پس برایم بیاورید.
ای مسلمانان؛ ممکن است برخی از احکام من موافق حکم یکی از فرقههای شما باشد و جاهلان گمان کنند من به آن فرقه تعلق دارم؛ مادرانتان به عزایتان بنشینند؛ مگر من از روایات مذاهب شما سخن میگویم؟ من از قرآن عظیم با شما صحبت میکنم و اگر کسی دید همان حکمی که من کردهام نزد اوست؛ در آن مسئله حق با اوست و اگر حکم او مخالف حکم من بود؛ در آن مسئله در اشتباه است. همانا که خداوند مرا حَکَم شما قرار داده تا در موارد اختلاف به حق میان شما حکم کنم؛ شایسته نیست من سرخود و از پیش خودم حکم بدهم؛ که در این صورت هیچ چیز در برابر خدا به کارم نخواهد آمد. اگر حق تابع امیال و خواستههای آنان شود؛ آسمانها و زمین به فساد کشیده میشوند؛ وبه خاطر فتوای اهل سنت در هر زمانی در برابر ظلم و طغیان؛ انقلابی صورت نمی گرفت ؛ فتوای اهل سنت این است که خروج از اطاعت حاکم کفر است. نکته این است که من در برخی احکام؛ با اهل سنت موافق و با احکام دیگر آنها مخالفم و به همین ترتیب با برخی از احکام شیعیان موافق و با احکام دیگرشان که خداوند برهانی برای آنها نازل نفرموده مخالفم؛ همین طور همه فرقهها و مذاهب اسلامی؛ من به هیچ یک از مذاهب آنها وابستگی و تمایل نداشته و ابداً نسبت به آنها تعصب نداشته و طرفدارشان نیستم؛ بلکه در موارد اختلافات دینی؛ به اذن خداوند به حق میان آنان حکم میکنم و پراکندگیشان را برطرف کرده و صفوفشان را متحد میسازم و بین قلبهایشان الفت برقرار مینمایم. خداوند با من دین آنها را چیره ساخته وایشان را وارثان زمین قرار میدهد و بعد از خوف و ترس به امنیت میرساند.
ای مردم؛ من از روی ظن و گمان به شما نمیگویم مهدی منتظرم؛ ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند؛ بلکه این خداوند است که بارها و بارها از طریق محمد رسول الله - صلّى الله عليه وسلم - در رؤیا این فتوا را به من داده است؛ اما رؤیا مختص صاحب آن است و سزاوار نیست که بر اساس آن حکم شرعی داده شود ؛ که در این صورت زمین به خاطر رؤیاها به فساد کشیده میشود. رؤیای صالحه وحی خداوند است که تنها به صاحب ان تعلق دارد :و كفى بالمرء أن يوعظ في منامه و برای فرد کافی است که در خواب موعظه شود ( حدیث پیامبر )
همچنین رسول الله - صلّى الله عليه وسلم – در مورد صدام حسین نیز به من خبر داد که او سفیانی است و خیری در صدام نیست و معنی گفته ایشان "انتهی" این است که کار او تمام است او بعد از این دیگر قدرتی نخواهد داشت و امریکا به اسلام خدمت مهم(بزرگی) کرد گرچه آنها میخواهند نور خدا را خاموش سازند و مکرها میاندیشند؛ ولی این مکرها بدون این که درک کنند به خودشان بازمیگردد. اگر صدام میماند؛ اولین کسی بود که با مهدی منتظر میجنگید و با لشکر انبوهش ( برای جنگ مهدی منتظر ) به سوی رکن یمانی لشکرکشی میکرد چون صدام گمان میکرد خودش مهدی منتظر است . اما او از اهل بیت نیست؛ او از قریش و از ذریه معاویة ابن ابوسفیان است و برای همین سفیانی نامیده میشود. اما ناصر محمد یمانی از آل بیت رسول الله- صلّى الله عليه وآله وسلّم - و از ذریه علي ابن أبي طالب است و نسل من به فاطمه دختر محمد میرسد؛ فقط این که تولد من قبل از زمان مقدر رخ نداده است؛ وسبحان الله العظيم! و فرمان خدا زمان مقدر شده خود را دارد؛ و سزاوار نیست که مادرم مرا قبل از زمان مقدر و معلوم وحتمی؛ به دنیا آورد. اگر یکی از برادران شیعه سرداب سامرا را باز کند چیزی جزلانه خفاشان پیدا نمیکند و اگر اصحاب کهف یا عیسی بن مریم را برایم مثال بیاورند؛ اینها مردمانی بودند که قبل از زمان مقدر و دوران خودشان به دنیا نیامده بودند؛ آنها در زمان مقدر شده آمدند و خداوند ( بازگشت ) آنها را به تأخیر انداخت، تا نشانه شگفت انگیز خدا باشند از میان خود مردم....و هم چنین خداوند آنان را از انصار من قرار داده و من از مکان آنها باخبرم.
جاهلان گمان میکنند خداوند جسد پسر مریم رانزد خود بالا برده است؛ در حالی که روح پسر مریم بالا رفته و سپس به ملایکه امر نمود تا جسد او را با آب تطهیرکنند و برای همین خداوند از فوت؛ بالا بردن و تطهیر سخن گفته است. همانا که او فوت کرده و روحش فقط نزد خدا رفته است و اما این فرموده :{وَمُطَهِّرُكَ} [آل عمران:55]، این تطهیر مربوط به جسد فرزند مریم بعد از فوت است.
درمورد اصحاب کهف و رقیم جز به صورت ظاهر جدال مكنید و در مورد آنها از هيچ كس جويا مشوید[اشاره به آیه کریمه سوره الکهف: ...فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا ﴿٢٢﴾]
خداوند مسیح عیسی بن مریم حق و هم چنین مسیح عیسی باطل را که کذاب است و پسر مریم نیست و به خاطر کذاب بودنش به او مسیح کذاب گفته میشود؛در برابر شما ظاهر خواهد کرد.
و چگونه مسیح حق را از مسیح باطل تشخیص میدهید؟ و اما مسیح حق؛ عیسی پسر مریم علیه الصلاة و السلام؛ در میانسالی همان کلامی را به شما خواهد گفت که در زمانی که کودکی درگهواره بود به مردمش فرمود:
{إِنِّي عَبْدُ اللَّـهِ} [مريم:۳۰].
و الأن هم خواهد گفت:
{إِنِّي عَبْدُ اللَّـهِ} [مريم:۳۰] صدق الله العظيم.
اما مسیح کذاب خواهد گفت که مسیح عیسی بن مریم است و خدا و پروردگار عالمیان است! این مسیح کذاب است نه پسر مریم؛ شایسته پسر مریم نیست که بگوید مرا به جای خداوند به خدایی بگیرید! دشمن خدا دروغ میگوید؛ او مسیح عیسی بن مریم نیست؛ بلکه کذاب است وبرای همین مسیح کذاب نامیده میشود؛ او خود شیطان رجیم است و صفات او را دارد؛ پس شیطان شما را به فتنه نیندازد؛ همان طور که پدر و مادر شما را از از بهشت بیرون کرد؛ یا مگر شما گمان میکنید مسیح کذاب میاید و خواهد گف: من مسیح کذابم؟؛ بلکه او میخواهد از عقیده مسیحیان(نصاری) استفاده کرده و بگوید: من مسیح عیسی بن مریم و خدا و پروردگار عالمیان هستم.
و این مکر شیاطین جن و شاطین انس از قوم یهود است تا مسلمانان و مسیحیان را از راه راست به گمراهی بکشند؛ مسیحیان گمراه شدهاند و آن چه که باقی مانده، گمراه کردن مسلمانان است وسعی خواهند کرد تا اگر بتوانند آنان را از دینشان بازگردانند و به اذن خدا نمیتوانند؛ آنها از راه احادیث دروغ آنان را گمراه میکنند و اگر علمای امت باب گفتگو با من را باز کنند این احادیث باطل را از نابود خواهیم کرد؛ اگر هنوز از امر من خبر نداشته باشند؛ ولی اگر مرا باور کردهاند؛ بر آنان است که بشارت مرا به مسلمانان بدهند. اما میبینم همچنان در مورد من سردرگم هستند و در شک و تردید به سر می برند. شاید به همین وضع ادامه دهند تا خورشید از مغربش طلوع کند و یا خداوند قبل از آن کاری بکند؛ که أمور به خداوند باز میگردند...
که خداوند هرچه را که بخواهد محو و هرچه را که بخواهد ثبت میکند.خداوند تعالی میفرماید:
{مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الأرض وَلا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}صدق الله العظيم [الحديد:۲۲].
أخو الصالحين في الله ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة 652 من موضوع خطابٌ جديدٌ مِن القرآن المجيد: بل جعل الله هدفي إنقاذًا للبشريّة إن شاء الله ..
- 4 -الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
01 - ربيع الثاني - 1428 هـ
18 - 04 - 2007 مـ
08:35 مساءً
( بحسب التوقيت الرسمي لأمّ القرى )
ـــــــــــــــــــــ
قال رسول الله صلّى الله عليه وسلم مُحذِّرًا أٌمَّته:
[من سمّاه فقد كفر] ..
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلام الله على أبو هادي وعلى جميع المسلمين في العالمين، ثم أمّا بعد..
أخي الكريم، أنا لست المهديّ الذي ينتظره الشيعة على أن يخرُج من سرداب سامرّاء الذي يسمّونه (محمد الحسن العسكري)، ولست المهديّ الذي ينتظره معشر أهل السنّة والذي يسمّونه (محمد بن عبد الله)، فما أنزل الله بهذه الأسماء من سلطان، فإنّ بعض أئمة هاتين الطائفتين من السنّة والشيعة قد خالفوا ما نهاهم محمدٌ رسول الله وأنذرهم بأن لا يُسمّوا المهديّ المنتظَر بغير اسم (المهديّ المنتظَر)، وذلك حتّى ظهوره ثمّ يُعَرِّفهم باسمه. وقال رسول الله صلّى الله عليه وسلم: [مَن سمّاه فقد كفر].
ومعنى الحديث بأنّ محمدًا رسول الله لم يخبر باسمه أحدًا كما أمره الله بذلك، وأمَر المسلمين مُحذِّرًا لهم أن يسمّوه بغير اسم الصفة (المهديّ المنتظَر)، وقال رسول الله صلّى الله عليه وسلم مُحذِّرًا أمّته: [مَن سمّاه فقد كفر].
أيْ أنّهُ سوف يكون أوّل كافرٍ بأمره حين الظهور نظرًا لأنّه قد جاء مهديٌّ بغير الاسم العقائدي الذي ورثوه عن آبائهم الأوّلين، ومهما اختلقوا له من الأسماء لا ينبغي لهم أن يصادفوا اسمه الحقّ والذي سمّاه به أبوه (ناصر) بِقَدَرٍ من الله، وكذلك اسم أبيه (محمد) بِقَدَرٍ من الله، وذلك حتّى يواطئ اسمُ محمدٍ رسول الله اسمَ المهديّ الحقيقيّ في اسم أبيه، وذلك حتّى يوافق الاسم الخبر فيكون عنوانًا لأمر المهديّ وشأنه في العالمين، لذلك لم يقل رسول الله: [اسمه اسمي]. فهذا حديثٌ مُفترًى؛ بل الحقّ الحديث الآخر: [يواطئ اسمه اسمي].
وأنا لا أنتمي إلى مذهب السنّة فأنبُذ القرآن وراء ظهري فأقول: حسبي سنّة رسول الله حتى لو خالفَت هذا القرآن جملةً وتفصيلًا، وكذلك لست شيعيًّا مِن الذين نبذوا القرآن وراء ظهورهم مثلهم كمثل أصحاب السنّة فهم يتمسّكون بروايات العِترة، والسنّة يتمسكون بروايات الصحابة بشكلٍ عام من صحابة رسول الله مِن الذين معه قلبًا وقالبًا وكذلك الصحابة الّذين مَردوا على النفاق ويقلبون لرسول الله الأمور، فجميعهم عند أهل السنّة ثقاتٌ. فيا قوم اتَّقوا الله حقّ تقاته فحديث الله أصدق الحديث: {وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ حَدِيثًا ﴿٨٧﴾} [النساء].
{وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ قِيلًا ﴿١٢٢﴾} [النساء] صدق الله العظيم.
والقرآن العظيم هو المرجعيّة العُظمى لهذا الدّين الحنيف يَستنبِط الحُكمَ الحقَّ من القرآن العظيم أولو الأمر منهم، وليس أولو الأمر كما يزعم أهل السنّة بأنّهم هم حسني مبارك أو معمّر القذافي وأشكالهم؛ بل وإنّهم هم الذين أمر الله بطاعتهم من بعد الله ورسوله في قوله تعالى: {أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ} صدق الله العظيم [النساء:59].
بل وهم الذين قال الله عنهم: {الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ} صدق الله العظيم [الحج:41].
أولئك هم الذين أمركم الله بطاعتهم من بعد الله ورسله في كلّ زمانٍ ومكانٍ، ما لكم كيف تحكمون؟! فكيف يأمر الله المسلمين بطاعة مَن لم يحكُم بما أنزل الله ولا يأمر بالمعروف ولا ينهى عن المُنكَر؟ بل ويأمر بالمُنكَر وينهى عن المعروف، أثمّ يأمركم الله بطاعة هؤلاء؟! فهل عندكم سلطانٌ بهذا الأمر مِن القرآن العظيم؟ فأتوني به إن كنتم من الصادقين يا معشر أهل السنّة.
يا معشر المسلمين، لربّما بعض أحكامي توافق أحكام فرقةٍ منكم فيظنّ الجاهلون بأنّي أنتمي إلى هذه الفرقة، ثكلتكم أمهاتكم وهل أخاطبكم من روايات مذاهبكم؟! بل من القرآن العظيم، فمَن وجد عنده ما حكمتُ به فحُكمه حقٌّ في هذه المسألة ومَن وجده مُخالفًا فحُكمه خطأٌ في هذه المسألة، وإنّما جعلني الله حَكَمًا بينكم بالحقّ فيما كنتم فيه تختلفون، ولا ينبغي لي أن أحكُم من رأسي فلن تغنوا عني من الله شيئًا، ولو اِتَّبَع الحقُّ أهواءَهم لفسدت السماوات والأرض ولما كانت هناك ثوراتٌ على الظُّلم والطُغيان في كلّ زمانٍ حسب فتوى أهل السنّة بأن الخروج عن طاعة الحاكم كُفرٌ، غير أنّي أوافق أهل السنّة في بعض الأحكام وأخالفهم في أحكامٍ أخرى ما أنزل الله بها من سلطانٍ، وكذلك أوافق الشيعة في بعض الأحكام وأخالفهم في أحكامٍ أخرى ما أنزل الله بها من سلطانٍ، وكذلك جميع الفِرَق والمذاهب الإسلاميّة فلا أنتمي إلى أيّ مذهبٍ منهم مُتحيِّزًا إليه ومُتعصِّبًا معه أبدًا؛ بل أحكم بينهم بالحقّ فيما كانوا فيه يختلفون مِن أمور دينهم وأجمعُ شملهم وأوحّد صفّهم وأُؤَلِّف بين قلوبهم بإذن الله، ويظهر الله بي دينَهم ويمكّنهُ لهم ويستخلفهم في الأرض ويبدلهم من بعد خوفهم أمنًا.
ويا قوم، لا أقول لكم بأنّي أنا المهديّ المنتظَر بالظنّ، فالظنّ لا يُغني من الحقّ شيئًا؛ بل أفتاني الله في أمري تكرارًا ومرارًا عن طريق محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وسلم - ولكنّ الرؤيا تخصّ صاحبها ولا ينبغي أن يُبنى عليها حُكمٌ شرعيٌّ إذًا لفسدت الأرض من جَرّاء الرُّؤى؛ بل الرؤيا الصّالحة وحيٌ من الله تخصّ صاحبها فقط، وكفى بالمرء أن يُوعَظ في منامه.
وكذلك أخبرني رسول الله - صلّى الله عليه وسلم – عن صدّام حسين بأنّهُ السُّفياني، وبأنّهُ لا خير في صدام. ومعنى قوله (انتهى) أي إنّها لن تقوم لهُ قائمةٌ بعد اليوم، وقد خدمت أمريكا الإسلامَ خدمةً جليلةً رغم أنّهم يريدون أن يطفئوا نور الله فيَمكرون وما يَمكرون إلا بأنفسهم وما يشعرون، فلو بقي صدّام لكان أوّل من يُقاتِل المهديّ المنتظَر فيغزوه بجيشه الجرّار نحو الرُّكن اليمانيّ زاعمًا بأنّه هو المهديّ المنتظَر؛ ولكنّه ليس من أهل البيت بل هو من قُريشٍ من ذُريّة معاوية بن أبي سفيان لذلك يُسمّى السُّفياني. أمّا ناصر محمد اليمانيّ فهو من آل بيت رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - من ذُريّة عليّ بن أبي طالبٍ ومن فاطمة بنت محمدٍ يَنقَلِب نسلي، غير أنّهُ لم يَسبِق ميلادي قَدَري، وسبحان الله العظيم! وكان أمر الله قَدَرًا مَقدورًا، فلا ينبغي أن تلدني أمّي قبل قدَري المعلوم في زماني المَحتوم، ولو يقتحم أحدُ الإخوة الشيعة سردابَ سامرّاء لما وجد فيه غير الخفافيش مُعشعشةً فيه، وأمّا أن يضربوا لي مثلًا بأصحاب الكهف وعيسى ابن مريم فهؤلاء قومٌ لم يسبق ميلادُهم قدرَهم وزمانَهم وظهروا في زمن ميلادهم وإنّما أخّرهم الله ليكونوا آيةً للناس مِن أنفسهم عجبًا، وكذلك يجعلهم الله من أنصاري وإني بمكانهم لعليمٌ.
ويظنّ الجاهلون بأنّ الله رفع إليه جسد ابن مريم؛ بل رَفَع إليه روح ابن مريم ثمّ أمر الملائكة بتطهير جسده بالماء، لذلك ذكر الله التَّوفِّي والرَّفع والتطهير: وإنّما التَّوفِّي والرَّفع إليه للروح فقط، وأمّا قوله: {وَمُطَهِّرُكَ} [آل عمران:55]، فذلك التطهير يخُصّ تطهير جسد ابن مريم من بعد التَّوفّي.
فلا تُماروا في أصحاب الكهف والرَّقيم ابن مريم إلا مِراءً ظاهرًا، ولسوف يظهر لكم المسيح عيسى ابن مريم الحقّ وكذلك المسيح عيسى ابن مريم الباطل الكذّاب فهو ليس ابن مريم؛ بل هو كذّابٌ لذلك اسمه المسيح الكذّاب.
وكيف تُميِّزون بين المسيح الحقّ والباطل؟ فأمّا المسيح الحقّ عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام فسوف يُكلِّمكم كهلًا بنفس الكلام الذي كَلَّم به قومه وهو في المهد صبيًّا فقال: {إِنِّي عَبْدُ اللَّـهِ} [مريم:30].
وكذلك الآن سوف يقول: {إِنِّي عَبْدُ اللَّـهِ} [مريم:30] صدق الله العظيم.
أمّا المسيح الكذّاب فسوف يقول إنّهُ المسيح عيسى ابن مريم وإنهُ الله ربّ العالمين! فذلكم هو المسيح الكذّاب وليس ابن مريم وما كان لابن مريم أن يقول اتخذوني إلَهًا من دون الله! وكذَب عدوّ الله فليس هو المسيح عيسى ابن مريم؛ بل إنهُ كذّابٌ لذلك اسمه المسيح الكذاب؛ بل هو الشيطان الرجيم بذاته وصفاته فلا يفتنكم الشيطان كما أخرج أبويكم من الجنّة، أم إنّكم تظنّون بأنّ المسيح الكذّاب سوف يأتي فيقول: "أنا المسيح الكذاب"؟! بل يريد أن يستغِلّ عقيدة النّصارى فيقول: أنا المسيح عيسى ابن مريم وإنّي أنا الله ربّ العالمين.
وذلك هو مَكر شياطين الجنّ وشياطين الإنس من اليهود ليضلّوا المسلمين والنّصارى عن سواء السبيل، فقد ضلّت النّصارى وبقي المسلمون وسوف يحاولون أن يردّوهم عن دينهم إن استطاعوا، ولن يستطيعوا بإذن الله، وإنّما أضلّوهم عن طريق الأحاديث المُفتراة، ولسوف أدمّرها تدميرًا إذا تمّ فتح باب الحوار من قِبَل علماء الأمّة إن لم يتبيّن لهم أمري بعد، أمّا إذا صدّقوني فعليهم أن يعلنوا بأمري بُشرى للمسلمين، ولكنّي لا أزال أراهم في حيرةٍ من أمري فلا يزالون في رَيبهم يتردّدون، وربّما يظلّون كذلك حتّى تطلع الشّمس من مغربها أو يُحدِث الله قبل ذلك أمرًا، وإلى الله تُرجع جميع الأمور.. {كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الرحمن].
يمحو الله ما يشاء ويُثبِت. يقول تعالى: {مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ} صدق الله العظيم [الحديد:22].
أخو الصّالحين في الله ناصر محمد اليمانيّ.
______________
رسول الله صلّى الله عليه وسلم امت خود را برحذر داشته و فرمود : [من سمّاه فقد كفر]
[ هرکس-قبل ظهور او- نامی برایش قایل شود نسبت به او کافر میشود]
اقتباس المشاركة 246545 من موضوع خطاب جديد ازقرآن مجيد : خداوند هدف مرا نجات بشریت قرار داده است؛ إن شاء الله ..
اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..