الموضوع: ( پاسخ امام به فردی به نام جعفر ) مهدی منتظراز شما سؤالی دارد: آیا ملایکه عالم‌تر بودند یا شیعیان اثنی عشری؟ بیا تا براساس ذکر-قرآن- حکم کنیم ..

النتائج 1 إلى 4 من 4
  1. افتراضي ( پاسخ امام به فردی به نام جعفر ) مهدی منتظراز شما سؤالی دارد: آیا ملایکه عالم‌تر بودند یا شیعیان اثنی عشری؟ بیا تا براساس ذکر-قرآن- حکم کنیم ..

    - 1 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    26 - 02 - 1430 هـ
    22 - 02 - 2009 مـ

    ۴-اسفند-۱۳۸۷ه.ش.
    09:15 مساءً
    ________


    پاسخ امام به فردی به نام جعفر

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ وآله الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..
    خداوند تعالی می‌فرماید:

    {وَعِبَادُ الرَّحْمَـٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
    جعفر! خدا از تو درگذرد؛ به خلیفه خدا مهدی منتظر امام دوازدهم از آل بیت پاک و مطهر امام ناصر محمد یمانی ناسزا می‌گویی؛ جعفر من نه شعر برای‌تان می‌سرایم و نه با کلامی موزون-سجع- برای‌تان داستان‌سرایی می‌کنم. میان من و شما بیان حق ذکر-قرآن عظیم- است و برای هر ادعایی برهان لازم است. پس به محکمات قرآن استناد و بر اساس آن حکم کرده و در موارد اختلافات‌تان؛ برهان را از قرآن برای‌تان استنباط نموده و با بیان حق قرآن با شما محاجه می‌کنیم. با علم با من مجادله کن و از کسانی مباش که خداوند درباره آنان می‌فرماید:
    {وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ} صدق الله العظيم [الحج:3].
    جعفر! تو مهدی منتظر حق پروردگارت را تکذیب کرده و به شدت دشنام داده و او را لعنت وسبّ می‌کنی. مهدی منتظر از شما سؤالی دارد: آیا ملایکه داناتر و عالم‌تر بودند یا شیعیان اثنی عشری؟ بیا بر اساس ذکر حکم کنیم. و من مهدی منتظر حق خداوند رحمن اول با قرآن عظیم با شما مجادله می‌کنم و اگر گمشده خود را در آن نیافتم؛ به سراغ سنت محمدی صلى الله عليه وآله وسلم می‌روم؛ پس بیایید تا قاعده انتخاب خلیفه خداوند را به شما بیاموزیم؛ این امر تنها به خداوند یکتا و بی‌شریک اختصاص دارد و هیچ کس ابداً در حکم او شریک نیست و بندگان او صلاحیت ندارند به جای خداوند سبحان خلیفه‌اش را برگزینند و او بهتر می‌داند رسالت خود را در کجا نهد که او عزیز و حکیم است( اشاره به آیه کریمه: وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَن نُّؤْمِنَ حَتَّىٰ نُؤْتَىٰ مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُ‌سُلُ اللَّـهِ ۘ اللَّـهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِ‌سَالَتَهُ ۗ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَ‌مُوا صَغَارٌ‌ عِندَ اللَّـهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُ‌ونَ ﴿١٢٤﴾ سوره انعام) و زمانی که خداوند خلیفه خود از میان بندگانش را برگزید به تمام بندگان خود امر می‌کند تا از او اطاعت نمایند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ }
    صدق الله العظيم [البقرة:30]

    جعفر! بنگر خداوند واحد قهار در پاسخ به ملایکه مقرب که در امرانتخاب خلیفه خداوند رحمن نظر دیگری داشتند؛ چه می‌فرماید؛ به پاسخ خداوند به آنان بنگر:
    { قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ } صدق الله العظيم
    اگر دانش ملایکه خداوند رحمن برای انتخاب خلیفه پروردگارشان ناقص است؛ پس چگونه شیعیان اثنی عشری به جای خداوند خلیفه او را انتخاب می‌کنند؟! وقتی ملایکه رحمن اجازه نداشته باشند درمورد انتخاب خلیفه پروردگار نظر دهند؛ پس کسانی که پایین‌تر از آنان هستند چه حقی دارند؟ جناب جعفر؟!
    سپس خداوند برهان خلافت خلیفه‌ای که برمی‌گزیند را برای ملایکه روشن می‌فرماید –تا بدانند- برهان خلیفه این است که خداوند به او دانش بیشتری نسبت به آنان می‌دهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة]

    ای جماعت شیعیان اثنی عشری! شما بهتر می‌دانید یا خداوند واحد قهار؟ آیا نمی‌بینید وقتی ملایکه خود را عالم‌تر از خداوند دانسته و پیش‌بینی می‌کنند که برگزیده خداوند در زمین فساد کرده و خونریزی خواهد کرد -گویا که خود را از خداوند اعلم‌تر می‌دانند- خداوند چگونه تکذیب‌شان کرده و در پاسخ آنها چه می‌گوید؟ برای همین خداوند تعالی به آنان می‌فرماید:
    { أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَـؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}
    چون آنها در امر انتخاب خلیفه؛ آگاه‌تر از خداوند نیستند و لذا خداوند به پاسخ سختی به آنان داده و می‌فرماید:
    { أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَـؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}
    اینجا ملایکه دریافتند که در امر انتخاب خلیفه خداوند از حد خود تجاوز کرده‌اند و پروردگارشان از آنان داناتر است؛ پس خداوند را تسبیح کردند وخدا را از این که داناتراز او باشند؛ منزه دانستند..
    { قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ }

    به این مقطع از آيات توجه و در آن تدبر کن. درخواهی یافت که انتخاب خلیفه مختص خداوندی است که از آنچه که در آسمان و زمین پنهان است؛ آگاهی دارد و آنچه را که پنهان کرده یا آشکار می‌کنید ، می‌داند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَ‌ضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ }
    صدق الله العظيم [البقرة]

    از این آیات احکام متعددی را استنباط می‌کنیم که درمورد قاعده خلافت در کتاب آمده است و در ادامه می‌آیند:
    ۱- اینکه انتخاب خلیفه خداوند به پروردگار مالک الملک تعلق دارد که ملک خود را به هرکس که بخواهد عطا می‌نماید که خداوند واسع وعلیم است.
    ۲- اینکه حتی ملایکه مقرب خداوند رحمن حق ندارند در این امر دخالت کنند؛ چون از خداوند داناتر نیستند و او می‌داند رسالت خود را در کجا قرار دهد.
    ۳- درمی‌یابیم که خداوند به ملایکه خود برهان خلافت کسی را که برگزیده است می‌آموزد. برهان خلافت این است که خداوند از نظر علم و دانش او را بر کسانی که خلیفه آنان شده است برتری می‌بخشد تا معلم آنان باشد و لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
    { فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ }صدق الله العظيم [البقرة]
    پس برایمان روشن می‌شود با وجود اینکه ملایکه خود عالم بودند ولی خداوند به آدم دانش بیشتری عنایت فرمود تا این برهان گزینش باشد تا بدانند او خلیفه‌ای است که خداوند برای آنان برگزیده است و بینند خداوند از نظرعلمی اورا به آنان برتری داده است. امر خلافت به انبیأ و رسولان خداوند -چه جن و چه انس- نیز ربطی ندارد و ایشان حق ندارند بعد از خود و از جانب خویش به جای خداوند خلیفه او را برگزینند. ببینید آیا طالوت توسط نبی خداوند برای رهبري و امامت و پادشاهی انتخاب شد؟ خیر بلکه خداوند بود که او را انتخاب کرد و از نظر علمی او را به آنان برتری داد؛ خداوندی که ملک خود را به هرکس که بخواهد عنایت می‌نماید و خداوند واسع و علیم است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ } صدق الله العظيم [البقرة:247]
    ای جماعت شیعیان واهل سنت؛ آیا شما رحمت خدا را تقسیم کرده وآن کس را که بخواهید برمی‌گزینید؛‌ آیا از خدا تقوا نمی‌کنید؟ و اما اهل سنت این که خلیفه خداوند خود را به آنان معرفی کند را بر او حرام کرده‌ و می‌گویند مهدی منتظر نمی‌داند که مهدی منتظر است و این آنان هستند که می‌دانند او مهدی منتظر است و اورا از شأنش باخبر کرده و می‌گویند او امام مهدی است و شرط این است که او این امر را که امام مهدی است و از سوی پروردگار عالمیان برانگیخته شده رد کند و آنها بر حرف باطل خود اصرار کنند که خیر تو امام مهدی هستی ولی نمی‌دانی که امام مهدی هستی و او را وادار می‌کنند علی‌رغم میل خود در حالی که ناتوان -از رد این امر است- بیعت نماید. این امر علی رغم این است که می‌دانند امام مهدی خلیفه برگزیده خداوند بر ایشان است تا در زمانی که علمای امت گرفتار تفرقه و اختلاف شده‌اند؛ میان آنها در اختلافات‌شان حکم نماید وبعد از وضعیت موجود مسلمانان یعنی تفرق و شکست و از بین رفتن شکوه‌شان؛ صفوف ایشان را متحد ساخته و پراکندگی و ضعف‌شان را مرتفع سازد. به رغم احادیث حق نبوی که به اهل سنت فتوا می‌دهد که این خداوند است که امام مهدی را به سوی ایشان می‌فرستد و با وجود این که به این امر ایمان دارند؛ ولی از آن روگردانده و به آنچه که مخالف آن است تمسک می‌جویند؛ در حالی که از احادیث حقی که مسلمانان آنها را می‌دانند سخن می‌گویند. برای مثال این حدیث حق از محمد رسول خدا؛ محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
    [ أبشّركم بالمهدي يُبعث في أمّتي على اختلاف من الناس، وزلازل، فيملأ الأرض قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلماً، يرضى عنه ساكن السماء وساكن الأرض، يقسم المال صفاحا ]

    [ به شما بشارت مهدی را می دهم که در زمانی که انسان ها دچار اختلاف هستند و در زمان زمین لرزه ها، در میان امت من برانگیخته می شود تا زمين را همان گونه که از ظلم و جور اشباع شده بود ؛ آکنده از قسط و عدل نماید و ساکنان آسمان و زمین از او راضی بوده و مال را با بخشش بسیار تقسیم می کند]صدق عليه الصلاة والسلام.
    ای جماعت اهل سنت! چگونه معتقدید که خداوند مهدی منتظر را در میان امت محمد - صلى الله عليه وآله وسلم - برمی‌انگیزد اما بر او حرام می‌کنید که بگوید: ای امت محمد - صلى الله عليه وآله وسلم - من امام مهدی هستم و خداوند مرا به سوی شما برانگیخته تا به عدل میان شما حکم نمایم پس از امر من اطاعت کنید و اگر عصیان ورزید، خداوند با عذابی شدید از جانب خود در طی یک شب درحالی که همگی ناتوان و حقیر شده‌اید مرا بر شما چیره خواهد کرد و خواهید گفت:
    {رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} [الدخان]
    و اما شیعه؛ و تو چه مي داني كه شيعه چيست !آنها امام مهدی را قبل از فرا رسیدن زمان مقدر شده در کتاب مسطور برانگیخته و حکم را به پسر کوچکی داده‌اند. به خداوند قسم اگر پنجاه میلیون سال هم منتظر بمانند تا سنگ انگور شود و آب طلا؛ مهدی آنها نخواهد آمد چرا که پروردگار نه در کتاب خداوند و نه در سنت حق رسولش برای این امر برهانی نازل نفرموده است.ای شیعیان اثنی عشری! من مهدی منتظر امام دوازدهم از آل بیت پاک و مطهر و ذریه امام حسین بن علي بن ابی طالب رضی الله عنه وأرضاه هستم. مادرم مرا زودتر از موقع مقرر من در کتاب مسطور و به صورت زودرس به دنیا نیاورده است و فرمان خدا روی حساب و برنامه دقیقی است[اشاره به آیه کریمه:وَكَانَ أَمْرُ‌ اللَّـهِ قَدَرً‌ا مَّقْدُورً‌ا ﴿٣٨﴾ سوره الأحزاب] و سپس در زمان مقدّر به این جا آمدی، ای موسی!(اشاره به آیه کریمه: ثُمَّ جِئْتَ عَلَىٰ قَدَرٍ‌ يَا مُوسَىٰ ﴿٤٠﴾ سوره طه)
    ای شیعیان اثنی عشری؛ ماه بدر در وسط آسمان ظاهر شده است؛ اما شما نمی‌بینید، چگونه کسی که در سرداب تاریک است می‌تواند ماه بدر را در وسط آسمان ببیند؟ خیر چنین نخواهد شد مگر اینکه نسبت به افسانه سرداب سامراء کافر شوید. اما اگر سرباز زده و فقط در تاریکی سرداب بمانید؛ وقتی ماه ظاهر شود آن را نخواهید دید و به صاحب علم کتاب ایمان نخواهید آورد و زمانی که بدر در آسمان ظاهر شد آن را نمی‌بینید؛ کسی که در سردابی تاریک است چگونه می‌تواند بدر را ببیند، مگر بعد از رسیدن سیاره عذاب؛ سیاره سقر در شبی که شب از روز پیشی می‌گیرد و خورشید از مغرب خود طلوع خواهد کرد؛ شب پیروزی و ظهور مهدی منتظر که خداوند قهار و واحد به حق او را برانگیخته است. پس اگر سرباز زنید؛ خداوند در یک شب مرا بر شما چیره خواهد کرد درحالی که همگی حقیر و ناتوان شده‌اید؛ شب پیروزی و ظهور مهدی منتظر در برابر تمام بشریت؛ شب عبور سیاره دهم؛ سیاره سقرآتش بزرگ خداوند که هرازچند گاهی به سراغ بشریت می‌آید(لواحة للبشر). من و سیاره آتش در زمان مقدر شده در کتاب مسطور به سوی شما آمده‌ایم. آن سیاره در موعد مقرر در نهایت دوران گفتگو قبل از ظهور از راه می‌رسد تا اگر مرا تکذیب کردید؛ خداوند به واسطه آن یک شبه مرا بر تمام بشریت چیره فرماید؛ در شبی که شب از روز پیشی می‌گیرد. خورشید به ماه رسیده تا به بشریت هشدار دهد وهرکس از شما که می‌خواهد جلو بیفتد و بیان حق ذکر را تصدیق کند و یا آن را به تأخیر اندازد و خداوند او را با سیاره آتش سقر هلاک نماید . سال سياره عذاب سقر ( زمان دوباره ظاهر شدن آن براي بشر ) مساوي يك ماه از ماههاي حساب كيهانی است و طول سال کیهانی معادل پنجاه هزار سال بر اساس محاسبات شما و سال و ساعت و دقیقه و ثانیه‌های شماست. به این معنی که دوازده دور فلکی ( یک سال ) سیاره سقر برابر پنجاه هزار سال است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿١﴾ لِّلْكَافِرِ‌ينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿٢﴾ مِّنَ اللَّـهِ ذِي الْمَعَارِ‌جِ ﴿٣﴾ تَعْرُ‌جُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّ‌وحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُ‌هُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿٤﴾ فَاصْبِرْ‌ صَبْرً‌ا جَمِيلًا ﴿٥﴾ إِنَّهُمْ يَرَ‌وْنَهُ بَعِيدًا ﴿٦﴾ وَنَرَ‌اهُ قَرِ‌يبًا ﴿٧﴾ يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ ﴿٨﴾ وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ ﴿٩﴾ وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا ﴿١٠﴾يُبَصَّرُ‌ونَهُمْ ۚ يَوَدُّ الْمُجْرِ‌مُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ ﴿١١﴾ وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ ﴿١٢﴾ وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ ﴿١٣﴾ وَمَن فِي الْأَرْ‌ضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنجِيهِ ﴿١٤﴾ كَلَّا ۖ إِنَّهَا لَظَىٰ ﴿١٥﴾ نَزَّاعَةً لِّلشَّوَىٰ ﴿١٦﴾ تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ‌ وَتَوَلَّىٰ ﴿١٧﴾ وَجَمَعَ فَأَوْعَىٰ ﴿١٨﴾ } صدق الله العظيم [المعارج]
    و شما می‌دانید بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست که:
    { سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿١﴾ لِّلْكَافِرِ‌ينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿٢﴾ }
    و درخواست‌شان را در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید که:
    { وَإِذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَـذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَآءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ } صدق الله العظيم [الأنفال:32]
    همان طور که قبل گفته‌ایم؛ مدت یک دورچرخش-یک سال- در سیاه سقر برابرفقط یک ماه از ماه‌های سال کیهانی-السنة الکونیه- است یعنی یک سال بر اساس محاسبات سال در سیاره آتش سقر بر اساس محاسبات ایام ما دقیقا چهار هزار و صد و شصت و شش سال و هشت ماه(أربعة آلاف سنةٍ ومائة عامٍ وستةٌ وستون سنةً وثمانية أشهرٍ) با دقتی بسیار زیاد است. اما این مدت در سیاره آتش تنها برابریک سال وبر اساس محاسبات سال کبری کیهانی-السنة کونیة الکبری- برابر یک ماه است و مدت سال کبری کیهانی برابر پنجاه هزار سال زمینی است. اما طلوع خورشید از مغرب نمی‌تواند رخ دهد مگر بعد از تمام شدن پنجاه میلیون سال اززمانی که خداوند بعد از آفرینش کیهان- الکون- شروع به آفریدن موجودات زنده کرد. اما آفرینش انسان در زمین مفروشه-زمینی که در باطن کره زمین ما قرار دارد- جداً نزدیک و تقریباً هزار سال قبل، بر اساس مدت سال‌ در زمین مفروشه می‌باشد و از آن جا که روز در زمین مفروشه برابر یک سال ماست؛ پس یک سال در زمین مفروشه؛ برابر ۳۶۰ سال ماست وعمر کلی از زمانی که خداوند آدم را آفرید تا زمان رستاخیز اول هزار سال بر اساس ایام در زمین مفروشه است و اولین نبی از انبیاء بشر آدم علیه الصلاة و السلام و اولین خلیفه از خلفای خدا برای تمام بشریت آدم بود و آخرین تنزیل امرخلافت در زمان مهدی ناصر محمد یمانی رخ می‌دهد؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [السجدة]
    و این هزار سال از سال‌های زمین مفروشه است که یک روز آن برابر یک سال شماست و میان فرمانی که برای اطاعت از اولین خلیفه بشرنازل شد تا نزول فرمان اطاعت ازآخرین خلیفه مهدی منتظردقیقا ۳۶۰ هزار سال بر اساس سال شما فاصله است. ولی این زمان بر اساس محاسبات زمان در زمین مفروشه-زمین دارای دو مشرق- فقط هزار سال است؛ زمینی که آدم خلیفه آن بود و ما درمورد حقیقت زمین مفروشه که تصویر آن در زیر آمده است؛ به شما خبر داده بودیم.

    پیش ازاین درمورد حقیقت این زمین که دارای دو مشرق در دو جهت متقابل بوده و در باطن زمینی که ما روی آن زندگی می‌کنیم وجود دارد، برای‌تان توضیح داده بودیم؛ این زمین دو دروازه دارد که مقابل یک‌دیگرند و این زمینی است که سطحی صاف و کشیده دارد و کسی که درمنتهی الیه مشرق جنوبی آن ایستاده باشد؛ مشرق شمالی را می‌بیند. و یک روز آن برابر یک سال است و خورشید در یک روز دوبار در آن جا طلوع می‌کند و روز آن –همان طور که برای‌تان گفتیم- معادل یک سال ماست؛ لذا هزار سال بر اساس محاسبات زمان در زمین مفروشه چقدر می‌شود؟ حتما برابر ۳۶۰ هزار سال بر اساس محاسبات ایام ما خواهد بود در حالی که از منظر سال در کتاب؛ نزد خدا تنها یک سال است؛ چون نزد خدا درکتاب؛ یک روز برابر هزار سال ماست ولذا یک سال برابر ۳۶۰ هزار سال می‌شود و این همان طور که گفتیم برابر هزار سال در زمین مفروشه است . میان این دو آیه فرق هست و آن فرموده خداوند تعالی است:
    {يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [السجدة]
    و این فرموده خداوند تعالی:
    {وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ} صدق الله العظيم [الحج:47]
    همان طور که گفتیم بیان این فرموده خداوند تعالی:
    {يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم،
    از اولین فرمان خدا برای اطاعت از اولین خلیفه بشریت آدم علیه الصلاة و السلام شروع می‌شود تا به فرمان اطاعت از آخرین خلیفه مهدی منتظر می‌رسد و زمان میان این دو؛ برابر هزار سالی است که شما می‌شمارید . و معنی فرموده خداوند تعالی : {مِّمَّا تَعُدُّونَ} یعنی یک روز در حساب برابر یک سال است و مقصود ازاین روز؛ روز در زمین مفروشه -زمین دارای دو مشرق- است؛ زمینی که الان مسیح دجال بر آن استیلا دارد و روز آن همان گونه که محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – به شما خبر داده است:
    [ أنّ يوم الدجال كسنةٍ ]
    [ یک روز دجال برابر یک سال شماست]
    برابر یک سال شماست. پس به این ترتیب هزار سال زمین مفروشه براساس ایام ما چقدر می‌شود؟ حتما برابر ۳۶۰ هزار سال ماست؛ پس در کتاب نزد خدا چند سال است؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ} صدق الله العظيم
    پس یک سال حتما = ۳۶۰ هزار سال بر اساس ایام ماست؛ و هم چنین هزار سال در زمین مفروشه دقیقاً براساس ساعت و دقیقه و ثانیه، برابر ۳۶۰ هزار سال ماست؛ اگر که می‌دانستید... و دیگر بیش از این درمورد اسرار حساب در کتاب چیزی به شما نمی‌گوییم مگرپروردگارم چیزی بخواهد که رحمت و علم پروردگارم دربرگیرنده همه چیز است.
    ای جماعت علمای امت! از خدا بترسید و به حق اعتراف کنید؛ ولی عده زیادی از شما حتی اگر پنجاه هزار برهان از آیات محکم قرآن برای‌تان بیاورم که من امام مهدی منتظرم؛ همگی را به راحتی پشت سر انداخته و می‌گویید:" اسم مهدی محمد بن عبدالله و یا محمد بن حسن العسکری یا احمد بن عبدالله است" در پاسخ شما می‌گوید: شما را به خدا قسم می‌دهم؛ مگر شما بعد از خاتم الأنبیاء و مرسلین محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم منتظر نبیّ یا رسول دیگری هستید؟ جواب‌تان معلوم است: خیر. پس می‌گویم: لذا برای‌تان روشن است مهدی منتظر برای یاری(ناصرلمحمد) به محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می‌آید وبه این ترتیب حکمت التواطؤ-همراهی- اسم محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در اسم مهدیّ-ناصر محمد- برای‌تان روشن می‌شود. خداوند التواطؤ-همراهی- در اسمم با نام محمد را در نام پدرم نهاده است؛ تا اسم حامل کار و خبر باشد؛‌ آیا فکر نمی‌کنید؟
    ای مردم و اگر رسیدن خورشید به ماه-ادارک- را به عنوان هشداری به بشریت قبل از پیشی گرفتن شب از روز تکذیب کردید؛ ببینید آیا سیاره‌ای هست که حامل آتش باشد که در دوران من و شما به زمین نزدیک شود؟ آیا متوجه خبر و بیان حق ذکر شدید؟ چرا حق آمده از نزد پروردگارتان را تکذیب می‌کنید؛ به چه حقی آن را تکذیب می‌کنید اگر راست می‌گویید؟با این که من نه دین جدیدی برای‌تان آورده‌ام و نه سنت جدیدی؛ بلکه شما را به بازگشت به کتاب خدا و سنت حق محمدٍ رسول الله الحقّ - صلّى الله عليه وآله وسلّم – دعوت می‌کنم؛ پس لذا شما به نا حق از حق رومی‌گردانید! تا کی روگرداندن از حق ؛ تا کی؟ تا زمانی برسد که عذاب دردناک را با چشم ببینید؟!
    ای علمای مسلمین؛ شما چگونه علمایی هستید؟ شما با روگرداندن از حقِّ آمده از نزد پروردگارتان؛ باعث عذاب امت اسلام و کسانی خواهید شد که مانند چهار پایان از شما پیروی می‌کنند؛ بلکه گمراه‌ترند. اگر بیان ناصر محمد یمانی برای کتاب خدا را با بیان علمای‌شان مقایسه کنند؛ درمی‌یابند فرق این دو مانند فرق نور و ظلمات است. و این پایگاه ناصر محمد یمانی است که آن را به عنوان میز گفتگوی جهانی برای تمام بشریت قرار دادیم و تمام انسان‌ها، مسلمان و کافر و نصاری-مسیحیان- و یهودی و ملحد اجازه دارند برسر آن حاضر شوند و به کسانی که برای‌شان روشن شود این حق از نزد پروردگار آمده است؛ ولی درمورد حق مغالطه کرده و مردم را از آن بازمی‌دارند هشدار می‌دهیم؛ به شیاطین بشر هشدار می‌دهیم که به خوک مسخ خواهند شد! حسبي الله لا إله إلا هو عليه توكلت وهو ربّ العرش العظيم.
    خداوندا! من خود را از تمام علمای مسلمین که از کتاب خدا و سنت حقّ رسولش رومی‌گردانند مبرا اعلان می‌کنم. من از پیروان آنان ؛ کسانی که مثل ایشان بوده و عقل خود را به کار نمی‌گیرند و الاغ و شتر را از هم تشخیص نمی‌دهند؛ بری هستم؛ افراد سست رأی و احمقی که از عقل خود هیچ استفاده نمی‌کنند. ای کسانی که پیرو چیزی می‌شوید که نسبت به آن آگاهی و علم ندارید؛ به خدا قسم که درمورد عقل و چشم و قلب‌های‌تان مورد سؤال واقع خواهید شد، چرا که خداوند به شما هشدار داده است از آن چه که نمی‌دانید پیروی نکنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
    اگر بعد از این که برای‌تان روشن شد ناصر محمد یمانی به حق سخن گفته و مردم را به صراط مستقیم هدایت می‌کند؛ ولی منتظر شده و ایمان آوردن‌تان را به ایمان علمای‌تان که در برابر حق استکبار می‌ورزند منوط کردید؛ درروزی نزدیک خواهید فهمید؛ روزی که آسمانِ از هم شکافته شده؛ کودکان را پیر می‌کند [اشاره به آیات کریمه سوره المزمل: فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِن كَفَرْتُمْ يَوْمًا يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيبًا ﴿١٧﴾ السَّمَاءُ مُنفَطِرٌ بِهِ ۚ كَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا ﴿١٨﴾] ای جماعت مسلمین روگردان از کتاب خدا و سنت حق رسولش که به سنت شیطان رجیم تمسک جسته و خود را هدایت شده می‌دانید؛ چه کسی در آن روز شما را نجات خواهد داد؟ وای بر شما از پروردگار عالمیان؛ او شما را همراه با کسانی که به قران عظیم کافرند؛ عذاب خواهد کرد چون هیچ فرقی میان شما و آنان نیست. لذا به تمام آبادی‌ها و شهرهای بشری حتی مکه مکرمه و هیئت علمای بزرگ‌شان هشدار عذابی فراگیر و شامل را می‌دهم؛ کسانی که به ناحق در برابر ما استکبار می‌ورزند؛ مگر این که به حق اعتراف کنند...چقدر از شما دعوت به عمل آوردیم؛ چقدربیاناتی که حجت حق در آنها آمده است برای‌تان فرستادیم؛ چه کسی شما و علمای شیعه را از عذاب خدا نجات خواهد داد؛ چه کسی تمام علمای مسلمین را در صورت روگرداندن از کتاب خدا و سنت حق رسولش از عذاب الهی نجات خواهد داد؟
    ای جماعت مسلمانانی که دین خود را فرقه فرقه کرده و هریک به داشته خود خرسندید؛ من ملتزم و پای‌بند به کتاب خدا و سنت حق رسولش هستم. شاید یکی از علمای امت بخواهد بگوید:" ما هم به کتاب خدا و سنت حق رسولش پای‌بندیم" در پاسخ او می‌گویم: تو به خودت و پیروانت دروغ می‌گویی و آنان را بدون داشتن علم و هدایت و کتاب منیر؛ گمراه می‌کنی؛ از روی ظن سخن می‌گویی در حالی که ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. شما پیرو فرمان شیطان شده و ندانسته به خدا نسبت می‌دهید و از فرمان خداوند الرحمن که ندانسته به او نسبت دادن را بر شما حرام کرده سرپیچی و عصیان کرده‌اید و این حدیث باطل:" [كُل مُجتهد مُصيب]‌ [ هر مجتهدی درست می‌گوید] چه درست گفته باشد چه به خطا رفته باشد؛ و در هر دو صورت اجر می‌برد!" باعث گمراهی‌تان شده است. سبحان الله!! آیا شما برای کسی که ندانسته به خدا نسبت داده و از فرمان شیطان پیروی کرده و در برابردستور خداوند الرحمن عصیان نموده اجر قایل می‌شوید؟ بگو برهانتان را بیاورید اگر راست می‌گویید؟
    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
    خليفة الله الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 29542 من موضوع ردّ المهديّ المنتظَر على العضو جعفر ..

    - 1 -
    الإمام المهديّ ناصر محمّد اليمانيّ
    27 - صَفر - 1430 هـ
    22 - 02 - 2009 مـ
    09:15 مساءً
    (بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى)

    [لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة للبيان]
    https://albushra-islamia.com./showthread.php?p=894
    ________


    ردّ المهديّ المنتظَر على العضو جعفر ..


    بسم الله الرحمن الرحيم، والصّلاة والسّلام على محمدٍ وآله الطيّبين والتّابعين للحقّ إلى يوم الدين..

    قال الله تعالى: {وَعِبَادُ الرَّحْمَـٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].

    وعفى الله عنك يا جعفر يا من تشتم خليفة الله المهديّ المنتظَر الإمام الثاني عشر مِن آل البيت المطهر الإمام ناصر محمد اليمانيّ، ويا جعفر إني لا أتغنى لكم بالشِّعر ولا أساجعكم بالنثر وبيني وبينكم البيان الحقّ للذِّكر ولكلّ دعوى برهان فلنحتَكِم إلى مُحكَم القرآن فأستنبط لكم السلطان فيما كنتم فيه تختلفون، وأهيمن عليكم بالعلم والسلطان من مُحكَم القرآن وأُحاجّكم بالبيان الحقّ للقرآن، وجادلني بعلمٍ ولا تكُن مِن الذين قال الله عنهم: {وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ} صدق الله العظيم [الحج:3].

    ويا جعفر، إنك تكذب وتسبّ المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّك، وإليك سؤالٌ من المهديّ المنتظَر: هل الملائكة أعلم أم الشيعة الاثني عشر؟ فتعال لنحتكم إلى الذِّكر، وأنا الإمام المهديّ الحقّ من الرحمن أجادلكم أولًا مِن القرآن العظيم فإذا لم أجد ضالتي فيه فَمِن ثمّ أذهب إلى السُّنة المحمديّة (صلّى الله عليه وآله وسلم)، فتعال لأعلّمك ناموس اصطفاء الخليفة بأنّ شأنه يختصّ به الله وحده لا شريك له ولا يُشرِك في حُكمِه أحدًا، وما ينبغي لعبادِه أن يصطفوا خليفة الله من دونه سبحانه، وهو أعلم حيث يجعل رسالته وهو العزيز الحكيم، فإذا اصطفى الله خليفته مِن عباده أصدر الأمر إلى عباده أجمعين بطاعته، وقال الله تعالى: {وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    فانظر يا جعفر لردّ الله الواحد القهّار على ملائكته المقربين الذين أبدوا لهم رأيًا آخر في اصطفاء خليفة الرحمن، فانظر إلى ردّ الله عليهم: {قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم، فإذا كان ملائكة الرحمن ينقصهم العلم الواسع في اصطفاء خليفة ربّهم فكيف يصطفي خليفة الله الشيعة الاثني عشر من دونه؟! فإذا كان لا يحقّ لملائكة الرحمن الرأي في اصطفاء خليفة ربّهم فكيف يحقّ لِمَن هم مِن دونهم يا جعفر؟! ومن ثم بيّن الله لملائكته برهان الخلافة لِمَن اصطفاه الله أنه يزيده بسطةً في العلم عليهم، وقال الله تعالى: {وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    ويا معشر الشيعة الاثني عشر، هل أنتم أعلم أم الله الواحد القهار؟ أفلا ترون ردّ الله على ملائكته بالتكذيب أنّهم أعلم من ربّهم ويرون مَن اصطفاه سوف يفسد في الأرض ويسفك الدماء وكأنهم أعلم من الله؟! ولذلك قال الله تعالى لهم: {أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} لأنهم ليسوا أعلم من ربّهم في اصطفاء الخليفة ولذلك كان الردّ عليهم قاسيًا مِن الله: {أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}، ومن ثمّ أدرك الملائكة أنهم تجاوزوا حدودهم في شأن اصطفاء خليفة ربِّهم وربُّهم أعلم منهم، ولذلك سبّحوا لربّهم من أن يكونوا أعلم منه سبحانه وقالوا: {قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾}.

    فتدبّر المقطع كاملاً تجد أنّ شأن اصطفاء الخليفة يختصّ به مَن يعلم الغيب في السماوات والارض ويعلمُ ما تبدون وما كنتم تكتمون، وقال الله تعالى: {وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم.

    ونستنبط مِن هذه الآيات أحكامًا عدة في ناموس الخلافة في الكتاب كالتالي:

    1- إنّ شأن اصطفاء خليفة الله يختصّ به مالِك المُلك الذي يؤتي مُلكه مَن يشاء والله واسعٌ عليم.
    2- إنّ اصطفاء الخليفة لا يحقّ حتى لملائكة الرحمن المقربين التدخل فيه فليسوا هم أعلم مِن الله وهو أعلم حيث يجعلُ علم رسالته.
    3- نجد أنّ الله علَّم ملائكته بالبرهان لِمَن اصطفاه الله خليفة أنه يزيده بسطةً في العلم على مَن استخلفه عليهم ليجعله مُعلِّمًا لهم العلمَ، ولذلك قال الله تعالى: {أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ} صدق الله العظيم.

    فتبيّن لنا أنّ آدم زاده الله بسطةً في العِلْم على الملائكة برغم أن الملائكة علماء ولكن الله زاد آدم بسطةً في العلم عليهم ليجعل ذلك برهان الاصطفاء لكي تعلموا خليفة الله الذي اصطفى عليكم بأنّكم تجدون أنّ الله قد زاده بسطةً في العلم عليكم.

    وشأن الخلافة كذلك لا يتدخل فيه أنبياء الله ورسله، فكذلك لا يحقّ لهم أن يصطفوا خليفة الله مِن بعدهم مِن دونه، فانظر لخليفة الله طالوت فهل نبيُّهم هو مَن اصطفى طالوت عليهم قائدًا وإمامًا ومَلِكًا؟ بل الله الذي اصطفاه وزاده بسطةً في العلم عليهم الذي يؤتي مُلكه مَن يشاء والله واسعٌ عليم، وقال الله تعالى: {وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّـهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّـهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} [البقرة].

    ويا معشر الشيعة والسُّنة، أأنتم من يُقسم رحمة الله فتصطفون مَن تشاؤون؟ أفلا تتقون؟! فأمّا السُّنة فحرّموا على خليفة الله أن يُعرِّفهم بنفسه وقالوا إنّ المهديّ المنتظر لا يعلمُ أنّه المهديّ المنتظَر، وأنهم هم مَن يعلم المهديّ المنتظَر فيُعرّفونه على شأنه في المسلمين أنه الإمام المهديّ شرط أن يُنكِر أنه الإمام المهديّ مبعوثٌ من ربّ العالمين، ومن ثمّ يزدادون إصرارًا: "بل أنت الإمام المهديّ ولكنك لا تعلم أنك الإمام المهديّ"، فيجبرونه على البيعة كرهًا وهو مِن الصاغرين! برغم أنهم يعلمون أنّ الإمام المهديّ يبتعثه الله إليهم على اختلافٍ بين علماء الأمّة وتفرقٍ ليحكُم بينهم فيما كانوا فيه يختلفون، فيوحّد صفّهم ويلُمّ شملهم ويجبر كسرهم من بعد أن تفرّقوا وفشلوا وذهبت ريحهم كما هو حال المسلمين اليوم، وبرغم الأحاديث النبويّة الحقّ التي تفتي أهل السُّنة أنّ الله هو مَن يبعث الإمام المهديّ إليهم، وقال محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: [أبشّركم بالمهديّ يُبعث في أمّتي على اختلافٍ من الناس وزلازل، فيملأ الأرض قسطًا وعدلًا كما ملئت جورًا وظلمًا، يرضى عنه ساكن السماء وساكن الأرض، يقسم المال صفاحًا] صدق عليه الصلاة والسلام.

    فكيف أنّكم تعتقدون يا معشر السُّنة أنّ الله يبعث المهديّ في أمّة محمدٍ - صلّى الله عليه وآله وسلّم - ومِن ثَمّ تُحرِّمون عليه أن يقول لكم: يا أمّة محمدٍ - صلّى الله عليه وآله وسلّم - إنّي الإمام المهديّ ابتعثني الله إليكم لأحكم بينكم بالعدل فأطيعوا أمري وإن عصيتم أظهرني الله عليكم ببأسٍ شديدٍ من لدنه في ليلةٍ وأنتم صاغرون، فتقولون: {رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} [الدخان]؟

    وأمّا الشيعة وما أدراك ما الشيعة فقد ابتعثوا الإمام المهديّ قبل قدره المقدور في الكتاب المسطور وآتوه الحُكم صبيًّا، ألا والله لا يأتيهم مهديّهم الذي له ينتظرون لو انتظروا له خمسين مليون سنةٍ حتى يجعلوا الأحجار عِنَبًا والماء ذَهبًا، ذلك لأنه ما أنزل الله به من سلطانٍ لا في كتاب الله ولا سنَّة رسوله الحقّ.

    ويا معشر الشيعة الاثني عشر، إني أنا المهديّ المنتظَر الإمام الثاني عشر من آل البيت المطهَّر من ذُرية الإمام الحسين بن عليّ بن أبي طالب رضي الله عنه وأرضاه، ولم تلدني أمّي قبل قدري المَقدور في الكتاب المسطور وكان أمر الله قدرًا مقدورًا، وجئتَ على قدرٍ يا موسى.

    ويا معشر الشيعة الاثني عشر لقد ظهر البَدر وصار وسط السماء ولكنكم لا تبصرون فكيف يُبصرُ البدر وسط السماء مَن كان في سردابٍ مُظلم؟ وكلا ولن تبصروا البدر حتى تكفروا بأسطورة سرداب سامرّاء، أما إذا أبيتم إلّا المكوث في ظلمات السرداب فلن تؤمنوا بصاحب علم الكتاب حتى مجيء كوكب العذاب (كوكب سَقَر) ليلة يسبق الليل النهار لطلوع الشمس من مغربها؛ ليلة النصر والظهور للمهديّ المنتظَر مِن الله الواحد القهّار الذي ابتعثه بالحقّ، فإن أبيتم أظهرني الله عليكم في ليلةٍ واحدةٍ وأنتم صاغرون ليلة النصر والظهور للمهديّ المنتظَر على كافة البشر ليلة مرور الكوكب العاشر سَقَر نار الله الكُبرى اللواحة للبشر من عصرٍ إلى آخر، وجئتكم أنا وكوكب النار على قدرٍ في الكتاب المُسطَّر، فيأتيكم في موعده المقرّر في نهاية عصر الحوار من قبل الظهور، حتى إذا كذَّبتم أظهرني الله به على كافة البشر في ليلة يسبق الليل النهار، وقد أدركت الشمس القمر نذيرًا للبشر لمن شاء منكم أن يتقدم فيُصدِّق بالبيان الحقّ للذِّكر أو يتأخّر فيهلكه الله بكوكب النار سَقَر سنتها شهرٌ مِن شهور السنة الكونيّة، وطول السَّنة الكونيّة خمسون ألف سنةٍ بحساب أيامكم وسنينكم وساعاتكم ودقائقكم وثوانيكم، بمعنى أنّ اثنتي عشرة دورةً فلكيّةً لكوكب سَقَر تعدل خمسين ألف سنة. تصديقًا لقول الله تعالى: {سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿١﴾ لِّلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿٢﴾ مِّنَ اللَّـهِ ذِي الْمَعَارِجِ ﴿٣﴾ تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿٤﴾ فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ﴿٥﴾ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا ﴿٦﴾ وَنَرَاهُ قَرِيبًا ﴿٧﴾ يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ ﴿٨﴾ وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ ﴿٩﴾ وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا ﴿١٠﴾ يُبَصَّرُونَهُمْ ۚ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ ﴿١١﴾ وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ ﴿١٢﴾ وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ ﴿١٣﴾ وَمَن فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنجِيهِ ﴿١٤﴾ كَلَّا ۖ إِنَّهَا لَظَىٰ ﴿١٥﴾ نَزَّاعَةً لِّلشَّوَىٰ ﴿١٦﴾ تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّىٰ ﴿١٧﴾ وَجَمَعَ فَأَوْعَىٰ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [المعارج].

    وأنتم تعلمون البيان الحقّ لقول الله تعالى: {سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿١﴾ لِّلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿٢﴾}، وتجدون دعوتهم في قول الله تعالى: {وَإِذْ قَالُوا اللَّـهُمَّ إِن كَانَ هَـٰذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].

    وكما قُلنا إن حساب السَّنة الواحدة لدورة كوكب سَقَر تعدل شهرًا واحدًا فقط من شهور السنة الكونيّة، بمعنى أنّ السَّنة الواحدة من سنين كوكب النار سَقَر بحسب أيامنا هي بالضبط أربعة آلاف سنةٍ ومائة عامٍ وستةٌ وستون سنةً وثمانية أشهرٍ تمامًا بحسب أيامنا بدقةٍ مُتناهية، ولكن هذه ليست إلّا سنةً واحدةً من سنين كوكب النار وهي تعدل شهرًا واحدًا فقط من أشهر السَّنة الكونيّة الكُبرى، وطول السّنة الكونيّة الكُبرى هي خمسون ألف سنةٍ من السنين الأرضية، وأمّا طلوع الشمس من مغربها فلا ينبغي له أن يحدث إلّا بعد انتهاء خمسين مليون سنةٍ منذ أن بدأ الله خلق الخلائق الحيّة من بعد خلق الكون، وأمّا خلق البشر في الأرض المفروشة فهو قريب جدًا ليس إلا قبل ألفِ سنةٍ مِن سنين الأرض المفروشة، وبما أنّ يوم الأرض المفروشة طوله كسنةٍ مِمَّا نعدُّه نحن إذًا السنة الواحدة مِن سنين الأرض المفروشة هي تعدل 360 سنةًَ مِمّا نعدُّه بأيامنا، وبما أن العمر الكُلي منذ أن خلق الله آدم إلى البعث الأول هو ألف سنةٍ من سنين الأرض المفروشة وأول الأنبياء من البشر هو آدم عليه الصلاة والسلام وأول خُلفاء الله أجمعين من البشر هو آدم وآخر مرّةٍ يتنزَّل الأمر بالخلافة هو في عصر المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليمانيّ. تصديقًا لقول الله تعالى: {يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [السجدة].

    وتلك ألف سنةٍ من سنين الأرض المفروشة ويومها سنةٌ مِمَّا نعدُّه نحن، وبين الأمر الذي تنزَّل بطاعة أول خليفة من البشر إلى آخر أمرٍ تنزَّل بطاعة المهديّ المنُتظَر بينهم بالضبط (360000 سنة) ثلاثُ مائةٍ وستون ألف سنةٍ من سنينكم، ولكنه ليس إلّا ألف سنةٍ من سنين الأرض التي كان فيها خليفة الله آدم وسبق وأن علّمناكم بحقيقة الأرض المفروشة ذات المشرقين كما في الصورة أدناه:



    وسبق وأن علّمناكم بحقيقة هذه الأرض ذات المشرقين من جهتين متقابلتين، وتوجد باطِن هذه الأرض التي نعيش عليها، ولها بوابتان من جهتين متقابلتين، وهي أرضٌ مستويةٌ وبل مُمهدةٌ تمهيدًا يَرى مشرقَها الشمالي الواقفُ في منتهى مشرقها الجنوبي، ويومها سنةٌ تشرق فيه الشمس مرتين في يومٍ واحدٍ، ويومها كما قلنا يعدل سنةً واحدةً مِن سنيننا؛ إذًا كم ألف سنةٍ من سنين الأرض المفروشة؟ حتمًا يعدل بحساب أيامنا = 360000 سنةً مِمَّا نعدّه نحن بحساب أيامنا ولكن ذلك ليس إلّا سنةً واحدةً فقط مِن السنين في الكتاب عند الله، وذلك لأنّ اليوم الواحد عند الله في الكتاب يعدل كألف سنةٍ مِمَّا نعدّه نحن، إذًا حتمًا السنة الواحدة سوف تساوي 360000 ألف سنةٍ وهي تعدل كما قلنا ألف سنةٍ من سنين الأرض المفروشة، ويوجد هناك فرقٌ بين هاتين الآيتين وهما قول الله تعالى: {يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [السجدة].

    وقوله تعالى: {وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ} صدق الله العظيم [الحج:47].

    فكما قلنا أن البيان لقول الله تعالى: {يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم، أنّ ذلك بدأ مِن أول أمرٍ مِن الله بطاعة أول خليفةٍ في البشر (آدم عليه الصلاة والسلام) إلى آخر أمرٍ بطاعة خاتم خلفاء الله (المهديّ المنتظَر)، فالزمن بينهما كان مقداره ألف سنةٍ مما تعدّون، ومعنى قوله تعالى: {مِّمَّا تَعُدُّونَ} أي أن اليوم كسنةٍ في الحساب وهو يوم الأرض المفروشة ذات المشرقين والتي يستحوذ عليها الآن المسيح الدجال ويومها كسنةٍ من سنينكم كما أخبركم محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - أنّ يوم الدجال كسنةٍ؛ أي كسنةٍ من سنينكم، إذًا كم ألف سنةٍ من سنين الأرض المفروشة بحسب أيامنا حتمًا سوف تعادل بحساب أيامنا أكيد = 360000 سنة؟ إذًا كم السنة عند الله في الكتاب؟ فبما أنّ اليوم الواحد كألف سنة، إذًا السنة الواحدة أكيد = 360000 سنة بحسب أيامنا. تصديقًا لقول الله تعالى: {وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ} صدق الله العظيم.

    إذاً السنة حتمًا = 360000 سنةٍ بحسب أيامنا، وكذلك الألف السنة من سنين الأرض المفروشة كذلك تساوي 360000 سنةٍ من سنيننا بالساعة والدقيقة والثانية لو كنتم تعلمون، ولن أزيدكم على ذلك شيئًا في أسرار الحساب في الكتاب إلّا أن يشاء ربي شيئًا وسع ربي كل شيءٍ رحمةً وعلماً.

    ويا معشر علماء الأمّة اتقوا الله واعترفوا بالحقّ، وللأسف إن كثيرًا منكم لو آتيه بخمسين ألف برهانٍ من مُحكَم القرآن أني الإمام المهديّ المنتظَر لنبذهم أجمعين وراء ظهره وقال بكل بساطة: "بل اسم المهديّ محمد بن عبد الله، أو اسم المهديّ محمد بن الحسن العسكريّ، أو اسم المهديّ أحمد بن عبد الله"، ومن ثم أردّ عليكم وأقول: بالله عليكم هل تنتظرون نبيًّا أو رسولًا من بعد محمدٍ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - خاتم الأنبياء والمُرسَلين؟ ومعروفٌ جوابكم: "كلَّا"، ومن ثم أقول لكم: إذًا المهديّ المنتظر سيأتي ناصرًا لمحمدٍ - صلّى الله عليه وآله وسلّم - وبذلك يتبيّن لكم الحكمة من التواطؤ لاسم محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - في اسم المهديّ (ناصر محمد)، وجعل الله التواطؤ في اسمي للاسم محمد في اسم أبي، وذلك لكي يحمل الاسم الخبر، أفلا تعقلون؟!

    وإن كذّبتم بأنّ الشمس أدركت القمر نذيراً للبشر قبل أن يسبق الليل النهار فانظروا يا قوم هل يوجد هناك كوكبٌ يحمل النار يقترب من أرضكم في عصري وعصركم؟ فهل فهمتم الخبر والبيان الحقّ للذِّكر؟ فلماذا تُكذِّبون الحقّ من ربّكم وبأي حقٍّ تكذِّبون إن كنتم صادقين؟ برغم أني لم آتِكم بدينٍ جديدٍ ولا سنةٍ جديدةٍ؛ بل أدعوكم للرجوع إلى كتاب الله وسنة محمدٍ رسول الله الحقّ - صلّى الله عليه وآله وسلّم - فإذا أنتم عن الحقّ مُعرضون بغير الحقّ! وإلى متى الإعراض عن الحقّ إلى متى؟! إلى أن تروا العذاب الأليم؟

    فأيُّ علماءٍ أنتم يا معشر علماء المسلمين؟ وسوف تتسبّبون في عذاب أمّة الإسلام بسبب إعراضكم عن الحقّ من ربّكم وأَتْباعكم مثلكم كالأنعام؛ بل هم أضلّ سبيلًا، فلو يعملون مقارنةً بين بيان ناصر محمد اليمانيّ وبيان علمائهم لكتاب الله لوجدوا أنه كالفرق بين النور والظُلمات، وها هو موقع ناصر محمد اليمانيّ جعلناه طاولة الحوار العالميّة مسموحًا لكلِّ البشر المسلمين والكفار والنّصارى واليهود والمُلحدين، وأحذّر الذين يغالطون الحقّ ويصدّون عنه من بعد ما تبيَّن لهم أنه الحقّ من ربّهم من شياطين البشر مِن المسخ إلى خنازير! حسبي الله لا إله إلا هو عليه توكلت وهو ربّ العرش العظيم.

    اللهم إني بريءٌ من كافة علماء المسلمين الذين تولَّوا عن كتاب الله وسنَّة رسوله الحقّ وبريءٌ من أتباعهم الذين هم مثلهم لا يعقلون ولا يُفرِّقون بين الحمير والبعير إمّعات لا يستخدمون عقولهم شيئًا، وأقسمُ بالله لتُسْألُنّ عن عقولكم وأبصاركم وأفئدتكم يا من تتَّبعون ما ليس لكم به علمٌ وقد حذّركم الله أن تتَّبعوا ما ليس لكم به علمٌ. تصديقًا لقول الله تعالى: {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

    وإن كذَّبتم مِن بعد ما تبيَّن لكم أنّ ناصر محمد اليمانيّ ينطق بالحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ ومن ثمّ تُنظِرون إيمانكم بإيمان علمائكم المستكبرين عن الحقّ فسوف تعلمون في يومٍ قريبٍ يجعل الولدان شِيبًا السماء مُنفطرٌ به كان وعده مفعولاً، فَمَن ينجيكم يا معشر المسلمين المعرضين عن كتاب الله وسنَّة رسوله الحقّ والمستمسكين بسنَّة الشيطان الرجيم ويحسبون أنهم مهتدون؟ ويا ويلكم من ربّ العالمين فإنه سوف يعذّبكم مع الكفار بالقرآن العظيم لأنه لا فرق بينكم وبينهم شيئًا، ولذلك أُبشّركم بعذابٍ شاملٍ لكافة قرى البشريّة جميعًا حتى مكة المكرمة وهيئة كبار علمائها الذين استكبروا علينا بغير الحقّ إلَّا أن يعترفوا بالحقّ فكم دعوتهم وكم أرسلتُ لهم من بياناتٍ بالحجّة بالحقّ، فمَن ينجّيهم من عذاب الله؟ ومن ينجّي علماء الشيعة من عذاب الله؟ ومن ينجّي كافة علماء المسلمين من عذاب الله إن أعرضوا عن كتاب الله وسنَّة رسوله الحقّ؟

    ويا معشر المسلمين الذين فرقوا دينهم شيعًا وكل حزبٍ بما لديهم فرحون إني مُلتزمٌ بكتاب الله وسنَّة رسوله الحقّ، ولربّما يودّ أحد علماء الأمّة أن يقول: "ونحن كذلك ملتزمون بكتاب الله وسنَّة رسوله الحقّ"، ومن ثمّ أردّ عليه وأقول: إنك تكذب على نفسك وأتباعِك وتُضلونهم بغير علمٍ ولا هُدىً ولا كتابٍ مُنيرٍ بل بعلوم الظنّ والظنّ لا يُغني من الحقّ شيئًا واتَّبعتم أمر الشيطان وقلتم على الله ما لا تعلمون وعصيتم أمر الرحمن الذي حرّم عليكم أن تقولوا على الله ما لا تعلمون وأضلَّكم الحديث الباطل [كُل مُجتهد مُصيب] سواء أخطأ أو أصاب فله أجرٌ إن أصاب وأجرٌ إن أخطأ! ويا سبحان الله أتجعلون لِمَن يقول على الله ما لا يعلم ونفَّذ أمر الشيطان وعصى أمر الرحمن فتجعلون له أجرًا؟! قل هاتوا برهانكم إن كنتم صادقين.

    وسلامٌ على المُرسَلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
    خليفةُ الله الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ.
    __________
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..




  2. افتراضي از خدا تقوا کن و تحیّتی و سلامی به ما نگو که خداوند آن گونه به ما سلام نگفته است..

    - 2 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    26 - 02 - 1430 هـ
    22 - 02 - 2009 مـ

    ۴-اسفند-۱۳۸۷ه.ش.
    11:46 مساءً
    ________


    از خدا تقوا کن و تحیّتی و سلامی به ما نگو که خداوند آن گونه به ما سلام نگفته است..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ وآله الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..
    جناب جعفر سلام علیکم؛ از خدا بترس و سلام و تحیّتی به ما نگو که خداوند آن گونه به ما سلام نگفته باشد. به عنوان بیانت توجه نکرده بودم مگر الآن که دیدم در آن آمده است: (السام عليكم).

    و این سلام و تحیّت گفتن یهود در زمان حضور در محضر محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – است : "السام علیکم" و پیش خود می‌گفتند:" چرا خدا ما را عذاب نمی‌کند چون می‌داند ما می‌گوییم السام علیکم؛ در حالی که رسول الله گمان می‌کند ما السلام علیکم گفتیم؛ اما خدا می‌داند ما می‌گوییم السام علیکم؛ چرا خداوند به این خاطر ما را عذاب نمی‌کند؟" و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّـهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّـهُ بِمَا نَقُولُ ۚ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا ۖ فَبِئْسَ الْمَصِيرُ} صدق الله العظيم [المجادلة:8]
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

    سام = زهر؛ مرگ

    اقتباس المشاركة 29543 من موضوع ردّ المهديّ المنتظَر على العضو جعفر ..

    - 2 -
    الإمام المهديّ ناصر محمّد اليمانيّ
    27 - صفر - 1430 هـ
    22 - 02 - 2009 مـ
    11:46 مساءً
    (بحسب التقويم الرّسمي لأمّ القرى)

    [لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة للبيان]
    https://albushra-islamia.com./showthread.php?p=895
    ________


    اتَّقِ الله، فلا تُحيِّنا بما لم يُحيِّنا الله به ..


    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ وآله الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..

    السلام عليكم يا جعفر، اتقِ الله فلا تُحيِّنا بما لم يُحيِّنا الله به، ولم آخذ بالي من عنوان بيانك إلّا الآن فإذا هو بعنوان: (السام عليكم).

    وهذه تحية اليهود يوم كانوا يدخلون على محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - ويقولون: "السام عليكم" ويقولون في أنفسهم: "لولا يُعَذِّبنا الله لأنه يعلمُ أننا نقول السام عليكم، ويظنّ الرسول أننا قلنا السلام عليكم، ولكن الله يعلم أننا قلنا السام عليكم، فلما لا يُعَذِّبنا الله بذلك؟". وقال الله تعالى: {وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّـهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّـهُ بِمَا نَقُولُ ۚ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا ۖ فَبِئْسَ الْمَصِيرُ} صدق الله العظيم [المجادلة:8].

    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    _____________
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  3. افتراضي فتوای حق در مورد این که امام مهدی دو غیبت دارد و خداوند وکیل و شاهد سخن من است ..

    فتوای حق در مورد این که امام مهدی دو غیبت دارد و خداوند وکیل و شاهد سخن من است ..

    اقتباس المشاركة 308393 من موضوع فتوای حق در مورد این که امام مهدی دو غیبت دارد و خداوند وکیل و شاهد سخن من است ..

    - 3 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    27 - 02 - 1430 هـ
    23 - 02 - 2009 مـ
    ۵-اسفند-۱۳۸۷ه.ش.
    10:40 مساءً
    ________


    فتوای حق در مورد این که امام مهدی دو غیبت دارد و خداوند وکیل و شاهد سخن من است ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على النَّبي الأميّ الأمين وآله والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..
    ای جعفر؛ ای شیعیان اثنی عشری؛ همانا که امام مهدی دونوبت از خانواده و شهرش غایب شد و آنها از او بی‌خبر بودند و علت آن دلایل شخصی است که قبلا درمورد آنها توضیح داده شد. مهم این است که عقیده شیعه درمورد دو غیبت امام مهدی درست است و در زمان مقدر شده توسط خداوند رخ داده و از روی عمد توسط من نبوده است؛ به خداوند کعبه قسم چنین نبود. من نمی‌دانستم مهدی منتظر دوبار غیبت دارد و نمی‌دانستم مهدی هستم. من آن زمان اطلاعات کمی داشتم و تنها امور ضروری دینی که هر مسلمانی باید از آنها آگاه باشد را می‌دانستم. مهم این است که دو غیبت واقعاً رخ داد و خداوند شاهد و وکیل سخن من است. غیبت کبری قبل از غیبت صغری رخ داد.
    و اما غیبت کبری*؛ من در یمن بودم و کسی از خانواده و هم شهریانم خبر نداشت من کجا هستم. دوست ندارم دلیل پنهان شدنم را به یاد آورم.قبلا در یکی از بیانات دلیلش را آورده‌ام. مهم این است که شرایط مرا مجبور کرد از خانواده و مردم شهرو تمام کسانی که مرا می‌شناختند؛ مخفی شوم و تنها کسانی از من خبر داشتند که به آنان اعتماد داشتم و از خانواده و هم شهریانم نبودند؛ خداوند برادرانی برایت مقرر می‌دارد که از مادرت متولد نشد‌ه‌اند. من به خارج از یمن سفر کردم و سپس خانواده و تمام کسانی که مرا می‌شناختند از دیدن من در شبکه ماهواره‌ای عراق شگفت زده شدند. من درکنار صدام حسین سفیانی و برای دفاع از برادران دینی و رمین عربی درآنجا بودم. اما در آنجا متوجه امری شدم که قبل از رفتن نمی‌دانستم. آنجا بود که دریافتم صدام حسین ظالم است و بعد از آن متوجه شدم او پیروز نخواهد شد و خداوند کسی را بر او مسلط خواهد کرد که ظالم‌تر از اوست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَكَذَٰلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا} صدق الله العظيم [الأنعام:129]
    هم چنین از طریق محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در رؤیایی حق؛ خداوند به من فتوا داد که:
    [ صدام حسین همان سفیانی است و خیری در صدام نیست]
    پایان رؤیای حق
    او سفیانی نامیده می‌شود چون نسب او به قریش رسیده و از ذریه معاویه بن ابو سفیان است.و دانستم بر امریکا پیروز نمی‌شود و امریکا و کسانی که به امریکا کمک کردند از صدام ظالم‌تر بودند. همانا که خداوند کسانی ظالم‌تر از خودش را بر او مسلط کرد که تا همان گونه که عذاب داده بود؛ طعم بد عذاب را به او بچشانند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَكَذَٰلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا} صدق الله العظيم [الأنعام:129]
    صدام شکست خورد و خانواده و هم شهریانم و اقوام و تمام کسانی که مرا می‌شناختند از من بی‌خبر ماندند و سپس به این نتیجه رسیدند که من بی شک و تردید در جنگ عراق کشته شده‌ام. اما از این که زنده مانده بودم باز شگفت زده شدند و این بشارت بزرگی برای خانواده و هم شهریان و تمام آشنایان بود؛ آن هم بعد از این که از زنده بودنم مأیوس شده بودند. چون من دوبار در شبکه ماهواره‌ای عراقی ظاهر شده و سپس خبری از من نشده بود مگر تا بعد از جنگ امریکا و حمله آنها به عراق. سپس از عراق خارج و به سوریه و دمشق رفتم تا با مادرم تماس گرفته و خبر سلامتی‌ام را به او بدهم چون خانواده و هم‌شهریانم و اقوام بعد از این که دیدند در یکی از شبکه ماهواره‌ای عراق صحبت می‌کنم؛ دریافته بودند در عراق هستم. تلاش کردم هر طور که شده به عراق بازگردم ولی سوری‌ها در مرز با عراق مانع ما شدند و گفتند جز عراقی‌ها کسی حق ورود به عراق را ندارد؛ یک شب تمام تلاش کردم اما اجازه ندادند. پس به دمشق بازگشتم و تا زمانی که خدا خواست آنجا ماندم. سپس به یمن بازگشتم و این را از خانواده و هم شهریانم و اقوام مخفی نگاه داشتم. مهم این بود که از سوریه با مادرم تماس گرفته و به او اطمینان داده بودم که سلامت هستم. دیگر خبری از من به آنها نرسید و به یمن بازگشتم و غیبتم ادامه داشت. در صنعاء پنهان شده بودم و با خانواده‌ام که در صنعاء بودند تماس نداشتم با هیچ یک از هم شهریانم و اقوام هم تماس نداشتم و هیچ کس از بازگشت من خبرم نداشت بجز سه نفری که به آنان اعتماد داشتم و نیازهایم را برطرف می‌کردند. به بازار نمی‌رفتم تا کسی مرا نشناسد و تصمیم گرفتم تا مدتی مخفی شوم تا مشکلم حل شود. آن زمان دوازده میلیون ریال یمنی بدهکاری داشتم چون در تجارت ماشین ضرر کرده بودم و این دلیل غیبت کبری و صغری من بود ودر طول این دو غیبت مشکلاتی داشتم... و الحمدلله.
    ای جماعت شیعیان اثنی عشری؛ مهم این است که این دو غیبت گذشت و تمام شد و شما اکنون در دوران گفتگو قبل از ظهور هستید. ای جعفر از خدا بترس و از انصار پیشگام برگزیده باشد. به خداوندی که من وتو را آفریده برایت قسم می‌خورم که تو امام مهدی حق پروردگارت را مسخره می‌کنی! برادر من خدا هدایتت فرماید و از تو بگذرد؛ تو نمی‌دانی من امام مهدی حق پروردگارت هستم؛ اگر می‌دانستی من امام مهدی حق پروردگارت هستم از انصار پیشگام برگزیده می‌شدی و کسی که حق را تصدیق کند چه مرد خوبی است.
    وسلامٌ على المرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخوك الإمام ناصر محمد اليماني.
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    *غیبت کبری: از زمان پنهان شدن در یمن و سپس رفتن به خارج-عراق سوریه و..- تا بازگشت دوباره به یمن است.
    وغیبت صغری بعد از بازگشت دوباره به یمن است

    اقتباس المشاركة 29544 من موضوع ردّ المهديّ المنتظَر على العضو جعفر ..

    - 3 -
    الإمام المهديّ ناصر محمّد اليمانيّ
    28 - صفر - 1430 هـ
    23 - 02 - 2009 مـ
    10:40 مساءً
    (بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى)

    [لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة للبيان]
    https://albushra-islamia.com./showthread.php?p=896
    ________


    الفتوى بالحقّ أنّ للإمام المهديّ غيبتين والله على ما أقول شهيدٌ ووكيلٌ ..


    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على النَّبي الأميّ الأمين وآله والتَّابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..

    ويا جعفر ويا معشر الشيعة الاثني عشر، إنّ للمهديّ المنتظَر غيبتين عن أهله ورَبعه لا يعلمون أين صاحبهم، وحدث ذلك نتيجة أسبابٍ شخصيّةٍ سَبَق شرحها، المهم إنّ عقيدة الشيعة أنّ للإمام المهديّ غيبتين هي حقٌّ حدثت بقدرٍ من الله وليس تطبيق الغيبتين بتعمدٍ مني كلّا وربّ الكعبة، ولم أكن أعلم أنّ للمهديّ المنتظر غيبتين، ولم أكن أعلم أني المهديّ، وليس لدي من العلم تلك الأيام إلّا قليلٌ كمثل أي مسلمٍ يعلمُ الضروري من أمور دينه، المهم إنّ الغيبتين حقًّا حدثتا والله على ما أقول شهيدٌ ووكيلٌ، والغيبة الكُبرى حدثت قبل الغيبة الصغرى.

    فأما الغيبة الكُبرى فكانت في اليمن ولا يعلمُ بمكاني أيٌّ من أهلي وربعي، وسبب اختفائي هي ظروف لا أحبّ أن أذكرها وسَبَق أن ذكرتها في أحد البيانات، المهم أنها أجبرتني على الاختفاء عن أهلي وربعي وجميع من يعرفوني إلّا من أعتمدُ عليهم في قضاء حوائجي وليسوا هم من أهلي وربعي؛ ورُبَّ أخٍ لك لم تلده أمك. ومن ثم سافرت إلى خارج اليمن، ومن ثم تفاجأ أهلي وجميع من يعرفني برؤيتي في القناة الفضائيّة العراقيّة وكان وقوفي إلى جانب السُفيانيّ صدام حسين بِدافع أُخوّة الدين والأرض والعِرض العربيّ، ولكني علمت هناك بما لم أكن أعلم من قبل أنه كان ظالمًا، ومن ثم علمت أنه لن ينتصر وإنما يبعث الله له من هو أظلم منه. تصديقًا لقول الله تعالى: {وَكَذَٰلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا} صدق الله العظيم [الأنعام:129].

    وكذلك تلقّيت فتوى من الله عن طريق محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - أن: [السفيانيّ هو صدام حسين ولا خير في صدام] انتهت الرؤيا بالحقّ.

    وكذلك يسمّى السفيانيّ لأنّ نسبه من قريش من ذُريّة معاوية بن أبي سفيان، وعلمت أنه لن ينتصر على أمريكا، وأمريكا أظلم مِن صدام ومَن والاهم أظلم مِن صدام، وإنما ولّاه الله أظلم منه يذيقونه سوء العذاب كما كان يُعَذِّب. تصديقًا لقول الله تعالى: {وَكَذَٰلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا} صدق الله العظيم.

    وانهزم صدام ومن ثم انقطعت أخباري عن أهلي وربعي وجميع من يعرفوني من بعد أن رأوني بالقناة الفضائيّة، ومن ثم اعتقدوا بلا شكٍّ أو ريبٍ أني قُتلتُ في حرب العراق، ومن ثم تفاجأوا أني لم أزَل على قيد الحياة وبشرى كبرى لأهلي وربعي وجميع من يعرفني مِن بعد أن استيأسوا مِن نجاتي لأني ظهرتُ في القناة العراقيّة مرَّتين ومن ثم انقطعت أخباري إلى ما بعد الحرب الأمريكيّة بالعدوان على العراق، ومن ثم خرجت مِن العراق إلى سوريا دمشق لكي أتصل بوالدتي أطمئنها على سلامتي لأنّ أهلي وربعي قد علموا أني في العراق يوم شاهدوني على أحد القنوات الفضائيّة أتكلم من العراق، وحاولت العودة إلى العراق بكل حيلةٍ ووسيلةٍ ولكن منعنا السوريون في حدودهم مع العراق وقالوا ممنوع دخول العراق إلّا مَن كان عراقيّ، وحاولت معهم ليلةً كاملةً فأبوا، ومن ثم رجعت إلى دمشق ومكثت فيها إلى ما شاء الله، ومن ثم سافرت اليمن واختفيت كذلك عن أهلي وربعي، والمهم لديّ أني اتصلت بوالدتي من سوريا وطمأنتها أني بخير، ومن ثم انقطعت أخباري عنهم وسافرت اليمن واستمرت الغَيبة الأخرى واختفيت في صنعاء ولم أظهر لأهلي الذين يسكنون في صنعاء ولا لأحدٍ مِن ربعي ولا يعلم بعودتي أحدٌ إلا ثلاثةٌ مِمَّن أعتمد عليهم لقضاء حوائجي، ولا أمشي في الأسواق حتى لا يعرفني أحد، وقررت الاختفاء إلى أجلٍ مسمى حتى تُحَلَّ مشكلتي فأنا كنت مُطالَبًا تلك الأيام باثني عشر مليون ريالًا يمنيًّا بسبب خسارتي في تجارة السيارات، وذلك سبب غيبتي الكبرى والصغرى، ومررت بظروفٍ في الغيبتين.. والحمد لله.

    المهم هاتان غيبتان قد مضتا وانقضتا وأنتم الآن في عصر الحوار من قبل الظهور يا معشر الشيعة الاثني عشر، فاتّق الله يا جعفر وكُن من الأنصار السابقين الأخيار، فأقسمُ لك بِمَن خلقني وخلقك أنك تستهزئ بالإمام المهديّ الحقّ من ربّك! أخي في الله هداك الله وعفا الله عنك فإنك لا تعلم أني الإمام المهديّ الحقّ من ربّك ولو كنت تعلم أني الإمام المهديّ الحقّ من ربّك لكنت من الأخيار السابقين الأنصار ونِعم الرجل لو صدّق بالحقّ.

    وسلامٌ على المُرسَلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخوك الإمام ناصر محمد اليماني.
    ــــــــــــــــــــــــ

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  4. افتراضي اگر به ناحق به مردم افترا بزنی، تو را از عذاب خدا می‌ترسانم و کسی که افترا بزند و بار ستمی بردوش گیرد، زیان‌کار است

    - 4 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    28 - 02 - 1430 هـ
    24 - 02 - 2009 مـ

    ۶-اسفند-۱۳۸۷ه.ش.
    08:11 مساءً
    ________


    اگر به ناحق به مردم افترا بزنی، تو را از عذاب خدا می‌ترسانم و کسی که افترا بزند و بار ستمی بردوش گیرد، زیان‌کار است



    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين، وبعد..

    ای جعفر؛ از من درمورد دو غیبت سؤال کردی و برایت به حق فتوا داده و دلیل پنهان شدن را گفتم. فردی که دینی به او داشتم، می‌خواست مرا به زندان بیندازد. اگربه زندان می‌رفتم چطور می‌توانستم دینش را بدهم؟ پس پنهان شدم تا امورم را تدبیر کنم. سپس از خفا خارج شده و حقش رابه او برگرداندم. دین- بدهکاری- من ربطی به توندارد و برای ادای آن به تو رو نکردیم تا کمکی کنی. من از تو بی‌نیازم و آن گونه که به من نسبت دادی؛ دزد هم نیستم و از خدا به خاطر نسبت‌هایی که به امام مهدی حق پروردگارت دادی استعانت می‌طلبم. تو ظالمانه به من افترا و بهتان زدی و از خدا نمی‌ترسی . خداوند روزی از تو به خاطر افترایی که به ناحق به ما زدی سؤال می‌کند. خداوند از تو درگذرد من نجات تو را می‌خواهم و تو با افترا و بهتان بزرگی که به ما زدی خود را به هلاکت می‌افکنی؛ و از خدا استعانت می‌طلبم.
    آیا غیر از دروغ و افترا؛ چیزی پیدا نمی‌کنی که با آن به ما پاسخ دهی؛ آیا خود را از مکر خدا در امان می‌دانی؟ من تو را عذاب خدا می‌ترسانم؛ به ناحق به مردم نسبت ناروا مده، هرکس افترا بزند زیان‌کار است وهرکس بار ظلمی بر دوش داشته باشد؛ زیان می‌کند. امام مهدی نادان و سفیه نیست که به امثال تو پاسخ دهد و اگر حاضر به پیروی از حق نشوی؛ حکم با خداوند خیرالحاکمین است و لا قوة الا بالله و انا الیه لراجعون....
    ای مرد از خدا بترس و اگراهل علم نیستی خود را به ورطه میفکن و از کسانی مباش که خداوند تعالی در باره آنان می‌فرماید:
    {وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [الحج].
    تنها چیزی که می‌دانی؛ سفاهت و افترا و بهتان و نسبت دروغ دادن است؛ قبلا برای شیعیان و اهل سنت فتوا داده بودم که گزینش و انتخاب خلیفه‌ی خدا تنها مختص خداوند یکتاست و کسی در حکم؛ شریک او نیست؛ پس چگونه بندگان می‌توانند به جای خداوند سبحان خلیفه خدا را انتخاب کنند؟ وسعت و گشایش مالی هم حجت شما برعلیه ما نیست؛ همان گونه که قبلا هم خداوند توانایی مالی را حجت بنی اسراییل در برابر طالوت قرار نداد. به فرموده خداوند در آیات محکمش بنگر:
    {وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّـهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّـهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} [البقرة]
    خداوند از فضل خود من واولیایم را بی‌نیاز خواهد کرد و ملک خود را به هرکس که بخواهد عطا می‌کند؛ جناب جعفر. به درگاه خداوند توبه کرده و استغفار کن؛ تو ستمکارانه وبا دروغ به ما افترا زدی. خداوند مرا از نظر علمی به شما برتری و رجحان داده است و داور میان ما علم حق است این توفق علمی است که برهان خلافت است نه داشتن ثروت. میز گفتگو میدان است؛ پس براساس محکمات قرآن و سنت حق حکم می‌کنیم و اگر به حق تو را ساکت نکردم؛ امام مهدی حق پروردگارت نیستم. و اگر خاموشت ساختم اما تعصب و غرور تو را به گناه کشاند؛ مطلب حقی نخواهی داشت که بگویی و فقط سبّ و شتم و افترا می‌زنی؛ مثل تمام جاهلان و نادانان در تمام زمان‌ها و مکان‌ّ؛ آنها که خواهند گفت:
    {لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ} [الملك:10]
    و اگر توبه نکنی؛ یقیناً روزی از پشیمانان و نادمین خواهی شد.
    وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 29545 من موضوع ردّ المهديّ المنتظَر على العضو جعفر ..

    - 4 -
    الإمام المهديّ ناصر محمّد اليمانيّ
    29 - صَفر - 1430 هـ
    24 - 02 - 2009 مـ
    08:11 مساءً
    (بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى)

    [لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة للبيان]
    https://albushra-islamia.com./showthread.php?p=897
    ________


    إنّي أخوّفك مِن عذاب الله إنْ افتريتَ على الناس بغير الحقّ، وقد خاب مَن افترى وحمل ظُلمًا ..


    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسَلين والحمدُ لله ربّ العالمين، وبعد..

    يا جعفر لقد سألتني عن الغيبتين وأفتيتك بالحقّ وبيّنت لك سبب الاختفاء وهو أنّ أحد أهل الدَّيْن كان يريد أن يلقي بي في السِّجن، ومن أين أدفع له حقّه وأنا في السِّجن؟ فاختفيت حتى دبّرت أمري وظهرت وأرجعت إليه حقّه، ولا دخل لك بِما علينا من الدَّيْن، ولم نلجأ إليك لقضائه، وأنا أوفى مِنك وما كنت سارِقًا كما تصفني والله المستعان على ما تصِف به الإمام المهديّ الحقّ من ربّك، وتفتري علينا زورًا وبُهتانًا ولا تخاف الله يوم يسألك على افترائك علينا بغير الحقّ، وعفا الله عنك وإنما أريد لك النجاة وأنت تهلك نفسك وتفتري علينا زورًا وبُهتانًا عظيمًا، والله المستعان.

    ألم تجد ما تردّ به علينا غير الزور والبُهتان؟ فهل تأمَن مَكْر الله؟ فإني أخوّفك من عذاب الله وأن لا تفتري على الناس بغير الحقّ وقد خاب من افترى وقد خاب من حَمل ظُلمًا، وما كان الإمام المهديّ سفيهًا ليردّ على مثلك، فإن أبيت اتّباع الحقّ فالحُكم لله وهو خير الحاكمين ولا قوة إلّا بالله، وإنّا لله وإنّا إليه لراجعون.

    فاتَّقِ الله يا رجل وإن كنتَ لستَ من أهل العلم فلا تورِّط نفسك وتكون من الذين قال الله عنهم: {وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [الحج].

    ولكنك لا تملك إلّا عِلم السَّفاهة والافتراء والزور والبُهتان، وقد أفتيتُ الشيعةَ والسّنةَ أنّ خليفة الله يختصّ باختياره الله وحده ولا يُشرِك في حكمه أحدًا، فكيف يصطفي خليفةَ الله عبادُه من دونه سبحانه؟! وكذلك لم يجعل الله سِعة المال حُجّتكم علينا كما لم يجعلها حُجّةً لبني إسرائيل من قَبلُ على طالوت. فانظر لقول الله المُحكَم: {وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّـهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّـهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} [البقرة].

    وسوف يغنيني الله من فضله وأوليائي ويؤتي ملكه مَن يشاء يا جعفر، فتُبْ إلى الله واستغفر ربّك فقد افتريت علينا زورًا وظُلمًا، وقد زادني الله عليك بسطةً في العلم والحَكَمُ بيننا هو العِلم الحقّ ذلك برهان الخلافة وليس سعة المال، وطاولة الحوار هي الميدان، فلنحتَكِم إلى مُحكَم القرآن والسُّنة الحقّ فإذا لم ألجمكم بالحقّ فلست الإمام المهديّ الحقّ من ربّك، وإن ألجمتك فأخذتك العزّة بالإثم فلَم تجد ما تقول في الحقّ إلَّا السَّبَّ والشتم والافتراء، فهكذا الجاهلون السفهاء في كُلّ زمانٍ ومكانٍ، ومن ثم يقولون: {لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ} [الملك:10]، فإذا لم تتُب فمُؤكدٌ سوف تصبح يومًا ما مِن النادمين.

    وسلامٌ على المُرسَلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ـــــــــــــــــــــــــ
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


المواضيع المتشابهه
  1. مشاركات: 10
    آخر مشاركة: 22-07-2019, 04:48 PM
  2. سؤالی از امام کریم : آیا عاد دوم وجود دارد؟
    بواسطة فاطمه في المنتدى فارسي
    مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 07-12-2017, 02:57 PM
  3. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 31-07-2017, 09:46 PM
  4. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 01-03-2014, 07:41 PM
  5. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 15-09-2013, 01:43 PM
ضوابط المشاركة
  • لا تستطيع إضافة مواضيع جديدة
  • لا تستطيع الرد على المواضيع
  • لا تستطيع إرفاق ملفات
  • لا تستطيع تعديل مشاركاتك
  •