الموضوع: معجزه‌های خارق العاده مریم عذرا...

النتائج 1 إلى 3 من 3
  1. افتراضي معجزه‌های خارق العاده مریم عذرا...

    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
    30 - ذو القعدة - 1443 هـ
    29 - 06 - 2022 مـ
    ۸ – تیر – ۱۴۰۱ ه.ش.
    08:24 صبح
    (بحسب التّقويم الرّسميّ لأمّ القرى)
    [لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
    https://albushra-islamia.com./showthread.php?p=388179
    ______________
    معجزه‌های خارق العاده مریم عذرا...

    بِسم الله الرّحمن الرحيم. صلوات و سلام بر انبیا و صدّیقان و شهدا و صالحان در تمام مکان‌ها و زمان‌ها تا یوم الدین و اما بعد...
    خداوند، برای آماده کردن زمینه‌ی آفرینش بنده‌اش مسیح عیسی بن مریم با القای کلمه «کن فیکون» به مریم و همچنین جهت آماده سازی زمینه‌ی تصدیق امر پروردگار عالمیان توسط مریم در مورد معجزه بارداری [بدون اینکه دست بشری به او رسیده باشد] با معجزه‌های خارق العاده که در عالم واقعیات رخ می‌دادند، مریم دختر عمران را یاری و تأیید نمود.
    بعد از آن‌که عموهایش بر سراینکه چه کسی عهده‌دار سرپرستی مریم، دختر برادرشان «عمران بن یعقوب» باشد، نزد قاضی به نزاع پرداختند، حکم خداوند بر این شد که سرپرست او از راه قرعه‌کشی انتخاب شود. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {ذَٰلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ ۚ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ‎﴿٤٤﴾} صدق الله العظیم [آل عمران]
    خداوند عموی او «زکریا بن یعقوب» را که صلوات و سلام خدا بر آنان باد، به عنوان سرپرست او برگزید. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا ۖ كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا ۖ قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّىٰ لَكِ هَٰذَا ۖ قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ۖ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ‎﴿٣٧﴾‏} صدق الله العظیم [آل عمران].
    اما نمی‌بینم که نبیّ‌الله زکریا زمانی که برای مریم غذا می‌آورد، در مورد رزق و انواع خوراکی‌هایی که هنگام ورودش به محراب، نزد مریم می‌یافت، هر بار از او سؤال کند. با وجود اینکه هر وقت وارد محراب او می‌شد تا برایش غذا بیاورد، متوجه وجود آنها می‌گردید، اما گمان می‌کرد یکی از عموهایش، قبل از آمدن او، این خوراکی‌ها را برای مریم آورده‌است.
    مریم دریافت که عموی او [زکریا] چنین گمانی دارد و فکر می‌کند یکی از عموهایش برایش خوراک می‌آورد و برای همین در مورد اینکه چه کسی آنها را می‌آورد از او سؤال نمی‌کند، چون به هیچ‌وجه برایش موضوع عجیبی نیست، چون آن خوراکی‌ها در بازار موجود بود و لذا وقتی که زکریا وارد محراب مریم می‌شد با وجود دیدن خوراکی‌ها، از مریم سؤالی نمی‌کرد. مریم دریافت دلیل سؤال نکردن عمویش این است که گمان می‌کند یکی از عموهایش آنها را می‌آورد، درحالی‌که از نزد هیچ‌یک ازعموهایش نبود.
    یک روز که زکریا غذا می‌آورد تا با مریم بخورند، مریم خواست عموی خود زکریا را [که صلوات و سلام خدا بر آنان باد] شگفت‌زده کند، پس سفره ضیافتی پهن کرد و انواع مختلف انگور [سیاه و سفید و با دانه و بی‌دانه] و پرتقال و انار و هندوانه و انجیر و تمام انواع میوه‌هایی را در آن نهاد که عمویش زکریا می‌دانست فصل آنها نیست و اصلاً در بازار پیدا نمی‌شوند.
    عمویش در موعد صرف غذا، برایش خوراک آورد و از دیدن سفره ضیافتی که مریم در محرابش برای عموی خود زکریا ترتیب داده‌ و انواع خوراکی‌های لذیذ در آن بود، غافلگیر شد. به خصوص وجود انواع گوناگون از هر میوه‌ که مریم می‌دانست عمویش زکریا خبر دارد اصلاً فصل آن میوه‌ها نیست و در بازار وجود ندارند، لذا از دیدن انواع میوه‌هایی که اصلاً فصل آنها نبود، شگفت‌زده شد. اینجا بود که حیرت‌زده از مریم در مورد میو‌ه‌های تازه‌ای سؤال کرد که نه تنها فصلشان نبود، بلکه انواع مختلف از یک میوه [آن‌هم تازه‌ و با طراوت] آنجا بود. پس گفت: «مریم، این را از کجا آورده‌ای؟ الآن فصل این میوه‌ها نیست؟». [مریم] پاسخ داد: «این از نزد خداوند است، همانا که خداوند به هر کس که بخواهد بدون حساب روزی می‌دهد». پس زکریا به او گفت: «و خداوند چگونه به تو روزی می‌رساند، آیا ملائکه این میوه‌ها را از بهشت می‌آورند؟»‌ مریم گفت: «نه پدر من، این من هستم که این میوه‌ها و تمام آنچه را که نزد من می‌بینی، می‌سازم و آن‌طور که پیش خود فکر کردی هیچ‌یک از عموهایم اینها را نمی‌آورند. از آنجا که شما هر روز خوراکی‌‌هایی را که نزد من است، می‌بینید ولی نپرسیدید چه کسی آنها را می‌آورد، خواستم غافلگیرتان کنم.»
    زکریا گفت: «چگونه اینها را درست می‌کنی؟» . مریم پاسخ داد: «پدر من، چه چیزی می‌خواهی»؟ او چیزی را خواست که هنوز فصلش نرسیده‌بود. پس [مریم] خاک و آب آورد و چیزی به شکل آنچه که عمویش زکریا خواسته بود [ یعنی رُطَبِ تر و تازه] را با خاک درست کرد و گفت: «خدایا این را رُطَبِی تازه قرار ده» و خداوند درخواست او را اجابت فرمود و آن نوبرانه‌های خاکی تبدیل به رُطَبِ تازه شدند و سپس گفت: «بفرمایید عموی عزیزم». زکریا آنچه را که مریم در برابر چشم او ساخته بود، یعنی رُطَبِی را که بدون درخت نخل، از خاک درست کرد، خورد و وقتی از آن خورد دید که به حق رُطَبی تر و تازه و شیرین است، درست مثل رُطَبِ‌های شناخته‌شده که به وقت خود می‌رسند. او قدرت خداوند را دید که چگونه دعای مریم را اجابت کرد و بدون درخت، میوه و‌ بدون نخل، رُطَب برایش فراهم ساخت. اینجا بود که زکریا با یقین کامل [به اجابت دعایش] به درگاه پروردگارش دعا کرد و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ ‎﴿٣٨﴾‏ فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ ‎﴿٣٩﴾‏ قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ‎﴿٤٠﴾‏ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۖ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا ۗ وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ‎﴿٤١﴾‏} صدق الله العظیم [آل عمران].
    از آنجا که همسر زکریا در سن یائسگی بود و نمی‌توانست باردار شود، زکریا به اجابت شدن دعایش یقین نداشت، ولی [با دیدن آنچه که برای مریم رخ داد] یقین کرد کسی که دعای مریم را مستجاب فرموده و بدون درخت، میوه و بدون نخل، رطب تازه برایش مهیا می‌فرماید، حتماً دعای او را هم مستجاب خواهد کرد، ولو اینکه همسرش نازا باشد. همانا که پروردگار بر هر کاری قادر و تواناست. پس به درگاه پروردگارش دعا کرد تا ذریّه‌ای طیبه به او عنایت فرماید، حتی اگر همسرش نازا باشد، چراکه پروردگارم شنونده‌ی دعاست و بر هر کاری قادر و تواناست. چون دید که مریم که صلوات و سلام بر او باد، چه معجزه‌های خارق العاده‌ای دارد و لذا به درگاه پروردگارش دعا کرد و در آن لحظه، ایمان و یقین داشت که خداوند دعایش را اجابت می‌فرماید، با اینکه قبلاً هم دعا می‌کرد، اما به دلیل یائسه شدن همسرش و ناتوانی او در باردار شدن، یقین نداشت که دعایش اجابت شود. ولی [این بار] زکریا در برابر چشمانش شاهد معجزه‌ی اجابت شدن دعای مریم از سوی خدا بود، اما نمی‌بینیم زکریا، مریم را واسطه دعا به درگاه پروردگارش کرده و از او بخواهد تا به درگاه خداوند برایش دعا کند که ذریه‌ای طیب و پاک به زکریا بدهد، او می‌دانست که این کار، شرک به خداوند است. بلکه زکریا مستقیم به درگاه پروردگارش دعا نمود چون یقین داشت، خداوند بی‌شک‌وتردید دعایش را اجابت خواهد کرد، همان‌طور که دعای مریم را بدون اسبابِ طبیعیِ فیزیکی اجابت کرد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ ‎﴿٣٨﴾‏ فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ ‎﴿٣٩﴾‏ قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ‎﴿٤٠﴾‏ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۖ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا ۗ وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ‎﴿٤١﴾‏ وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ‎﴿٤٢﴾‏ يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ ‎﴿٤٣﴾‏ ذَٰلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ ۚ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ‎﴿٤٤﴾‏ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ‎﴿٤٥﴾‏وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِينَ ‎﴿٤٦﴾‏ قَالَتْ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ‎﴿٤٧﴾‏ وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ ‎﴿٤٨﴾‏ وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ ۖ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ‎﴿٤٩﴾‏ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ ۚ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ‎﴿٥٠﴾‏ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۗ هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ‎﴿٥١﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران].
    و اما در مورد نبی‌ّالله زکریا، او در شامگاه، همان روزی که دعا کرد، از همسرش خواست تا با او هم‌بستر شود و به او گفت: «تا خداوند از نزد خود یاوری به ما عنایت فرماید». همسرش تبسمی کرد و خندید و گفت: «از رحمت خدا مأیوس نیستیم» و خواسته همسرش، نبی‌الله زکریا را برآورده کرد و خداوند یحیی را بر آنان مقرر داشت و درست سه ماه بعد از گذشتن آن روز، درحالی‌که زکریا در محراب به نماز ایستاده بود، بعد از اینکه در انتهای نماز فجر، دعای قنوت را خواند، ملائکه وارد محرابش شدند و جبرئیل به شکل یک انسان در برابرش ظاهر شد. پس نماز فجرش را کامل کرد و جبرئیل به او گفت: «سلام و رحمت خدا بر تو باد» و [زکریا] گفت: «سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد». گفت: «ای زکریا! ما تو را به فرزند پسری بشارت می‌دهیم که نامش «یحیی» است و پیش از این، هم‌نامی برای او قرار نداده‌ایم». زکریا شگفت‌زده شد چون در آن زمان فراموش کرده‌بود که با یقین به اجابت شدن دعایش، به درگاه پروردگار دعا کرده‌ و با وجود نازا بودن و یائسه شدن همسرش، در زمان دعا، اطمینان داشت که خداوند آن را اجابت می‌کند. اما زمانی که ملائکه برایش بشارت آوردند، یقینی مانند لحظات دعا [در روزی که شاهد معجزه‌ها بود] نداشت. برای همین حیرت‌زده‌ شد که چگونه ممکن است با وجود نازا بودن همسرش و سن بالا و افتاده شدن خودش، می‌تواند فرزندی داشته باشد. اما خداوند با علم غیب خود می‌دانست که زکریا حیرت خواهد کرد و لذا پاسخ این تعجب، قبلاً همراه جبرئیل و ملائکه [که سلام و صلوات خدا بر آنان باد] نازل شده‌بود. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَىٰ لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا ‎﴿٧﴾‏ قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا ‎﴿٨﴾‏ قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا ‎﴿٩﴾‏ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۚ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا ‎﴿١٠﴾‏ فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَىٰ إِلَيْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيًّا ‎﴿١١﴾‏} صدق الله العظیم[مريم].
    و این فراهم ساختن زمینه‌ی معجزه‌ی بزرگ برای مریم بود [که صلوات و سلام خدا بر آنان باد] و آن معجزه، باردار شدن مریم بود بدون اینکه دست بشری به او رسیده‌باشد یا مرتکب گناهی شود، بلکه با کلمه الهی «کن فیکون» در همان ساعت باردار شد و در همان روز فرزندش را به دنیا آورد و این امر به درخواست مریم [صلوات و سلام خدا بر او] نبود بلکه به‌ دلیل درخواست و دعای مادرش بود و خداوند دعای مادر مریم را استجابت نمود. او فرزند پسری می‌خواست اما دختر به دنیا آورد و خداوند یقین و گمان او را مورد آزمایش قرار داد که در ظاهر زمانی که دختر به دنیا آورد، گویا دعایش مستجاب نشده‌بود، چون پسر مانند دختر نیست.ولی گمان او به خدا این بود که درخواستش اجابت شده‌است اما آن‌طور که خداوند سبحان می‌خواهد، برای همین گفت: خداوند بهتر می‌داند که چه به دنیا آورده‌ام و باشد که خداوند او را عامل خیر برای دین خود قرار دهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي ۖ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‎﴿٣٥﴾‏ فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنثَىٰ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنثَىٰ ۖ وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وَإِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ ‎﴿٣٦﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران] .
    لذا فرزند پسر [مسیح بن مریم] اجابت دعای مادر مریم بود که آرزو داشت فرزند پسری به دنیا بیاورد که برای دین خدا مفید باشد و پسر مانند دختر نیست. چون شوهرش عمران بن یعقوب درحالی‌ از دنیا رفته بود که زنش باردار بود، خداوند دعای او را اجابت کرد اما از راه معجزه‌ای که در آینده رخ می‌داد و دلیل آن هم یقین همسر عمران در مورد اجابت شدن دعایش توسط خداوند بود چرا که فرزندی را که هنوز در شکم داشت، آزاد کرده و به خداوند بخشیده بود و خداوند آن را پذیرفت، همانا که خداوند شنوا و آگاه است. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ‎﴿٤٢﴾‏ يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ ‎﴿٤٣﴾‏ ذَٰلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ ۚ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ‎﴿٤٤﴾‏ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ‎﴿٤٥﴾ ‏وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِينَ ‎﴿٤٦﴾‏ قَالَتْ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ‎﴿٤٧﴾‏ وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ ‎﴿٤٨﴾‏ وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ ۖ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ‎﴿٤٩﴾‏ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ ۚ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ‎﴿٥٠﴾‏ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۗ هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ‎﴿٥١﴾‏ ۞ فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ‎﴿٥٢﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران] .
    و به تمام بشریت نوید و بشارت نوه [حفید] آدم، عیسی بن مریم را می‌دهم، صلوات و سلام خدا بر آنان باد.
    و ممکن است پرسشگری بخواهد سؤال کند: «چگونه ممکن است مسیح عیسی بن مریم، نوه‌ی آدم باشد، او که از ذریّه‌ی آدم نیست، تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ ‎﴿٥٩﴾‏ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُن مِّنَ الْمُمْتَرِينَ ‎﴿٦٠﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران]»؟
    خلیفه‌ی خدا، مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ به پرسشگران می‌گوید: «حفید» پسرِ دختر توست نه پسرِ پسرت، و اما «بنین» فرزندان ذکور [پسران] هستند که حامل ذریّه‌ی تو هستند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ ۚ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ ‎﴿٧٢﴾‏} صدق الله العظيم [النحل].
    چون پسر حامل ذریّه‌ و نسب پدر است و اما دختر، ذریّه‌ی داماد را بار برمی‌دارد. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا ۗ وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا ‎﴿٥٤﴾‏} صدق الله العظيم [الفرقان].
    وسَلامٌ على المُرسَلين والحمد لله ربّ العالَمين..

    صاحب علم کتاب و فصل الخطاب و سخن صواب، خلیفه‌ی خدا بر سراسر عالم، الإمام المهدی ناصر محمد اليماني.

    ======== اقتباس =========

    اقتباس المشاركة 388466 من موضوع مُعجزاتٌ خارِقَةٌ لمريم العذراء ..

    - 1 -
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
    30 - ذو القعدة - 1443 هـ
    29 - 06 - 2022 مـ
    08:24 صباحًا
    (بحسب التّقويم الرّسميّ لأمّ القرى)


    [لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
    https://albushra-islamia.com./showthread.php?p=388179
    ______________


    مُعجزاتٌ خارِقَةٌ لمريم العذراء ..


    بِسم الله الرّحمن الرحيم والصلاة والسّلام على الأنبياء والصِّدّيقين والشّهداء والصّالحين في كل زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين؛ ثُمَّ أمّا بعد ..

    مِن باب التّمهيد لخلق الله عبده المسيح عيسى بن مريم بكلمةٍ ألقاها إلى مريم (كُن فيَكون) فَمِن باب التّمهيد مِن ربّ العالَمين لتُصَدِّق بأمر ربّها في مُعجزة حَملها مِن غير أن يمسَسها بشر، ولذلك أيّد مريم ابنة عمران بمُعجزاتٍ خارقةٍ حقيقيّةٍ على الواقع الحقيقيّ، فبعد أن اختصَم أعمامها عند القضاء أيُّهم يَكفُل مريم ابنة أخيهم (عمران بن يعقوب) فتمّ تحكيم الله باختيار مَن يَكفُلها عن طريق القُرعة تصديقًا لقول الله تعالى: {ذَٰلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ ۚ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ‎﴿٤٤﴾‏} [آل عمران].

    واختار الله أن يتكفّلها عمُّها (زكريا بن يعقوب) عليهم الصّلاة والسّلام تصديقًا لقول الله تعالى: {فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا ۖ كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا ۖ قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّىٰ لَكِ هَٰذَا ۖ قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ۖ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ‎﴿٣٧﴾‏} [آل عمران].

    ولكني لا أجد أنّ نبيّ الله زكريا سألها في كل مرةٍ حين يَجلِب لها طعامًا فيجدُ عندها رزقًا - أنواعًا مِن الأطعمة - رغم أنّه كان يُلاحظ ذلك كلما دخل عليها المحراب يجلبُ لها الطعام، فكان يظنّ أنّ أحدَ أعمامها جلب إليها ذلك الطعام قبل مجيئه، فعلِمت مريم أنّ عمها كان يظنّ ذلك - أنّ مِن أعمامها مَن يجلب لها طعامًا - ولذلك تراه لم يسألها مَن جلَبَ لها طعامًا كونه لم يستغرب منه شيئًا، كون ذلك الطعام موجودًا في السّوق، ولذلك لم يسألها رغم أنّه يجد لديها طعامًا كلما دخل زكريا عليها المحراب، فعلِمت مريم أنّ سبب عدم سؤال عمّها كونه يظنّ أنّ ذلك الطعام أحضره لها أحدُ أعمامها؛ برغم أنّه ليس مِن عند أحدٍ مِن أعمامها.

    وكان يُحضِر زكريا الطعام فيأكل مع مريم، فأرادت مريم ذات يوم أن تعمل مفاجأةً لعمّها زكريا - عليهم الصّلاة والسّلام - فأعدّت مَأدبة على مُختلَف أنواع فواكه الأعناب الأسود والأبيض - مُحبّبٌ وغير ذي حبوبٍ - وبرتقال ورمانٌ وبطّيخٌ والتّين وكافّة أنواع الفواكه التي يعلم عمّها زكريا أنّه ليس مَوسِمها ولا وجود لها إطلاقًا في السّوق، فأحضر عمّها طعامها بميقاتِ الغداء فتفاجَأ بمأدبةٍ في مِحرابها ضيافةً لعمّها زكريا فيها على مُختَلف أنواع المأكولات اللذيذة، وكذلك على مُختَلف أنواع الفواكه بكافّة أنواعها خصوصًا التي تعلم أنّ عمّها زكريا يعلمُ أنّه ليس موسِمها إطلاقًا ولا وجود لها في السّوق، فأصابته الدّهشة ممّا شاهده مِن مُختَلف أنواع الفواكه التي ليس مَوسِمها إطلاقًا؛ فهنا سألها مُندهشًا كيف فواكه طازجة لدى مريم ليس مَوسمها بل على مُختَلف أنواعها طازجةً طريّةً فقال: "يا مريم أنّى لكِ هذا ولسنا في موسم هذه الفواكه؟!"، فقالت: "أنه مِن عند الله إنّ الله يرزق مَن يشاء بغير حسابٍ"، فقال لها زكريا: "وكيف رزقِكِ الله فهل أحضر هذه الفواكهَ الملائكةُ مِن الجنة؟" فقالت مريم: "كلّا يا أبتي بل أنا مَن أصنع هذه الفواكه وكل ما تجده لديّ مِن طعامٍ فلم يُحضِره أحدٌ مِن أعمامي كما ظننتَ في نفسك، كونك تجد لديّ طعامًا كل يوم ولم تسألني مَن جلب إلَيّ الطعام فأردتُ أن أعمل لك مفاجأة"، فقال: "وكيف تَصنعين ذلك؟"، فقالت: "يا أبتي سَل ما في نفسك"، فطلبَ شيئًا كذلك لم يأتِ بعدُ مَوسِمه فأحضَرت ترابًا وماءً، وصنَعت مِن التّراب على هيئة ما طلبَه عمّها زكريا - تمرًا رُطَبًا جَنيًّا - فقالت: "اللهم اجعله رُطَبًا جَنيًّا"، فأجابها الله؛ فإذا ببراعم التّراب صاروا رُطَبًا جَنيًّا!، فقالت: "تفضّل يا عمِّي الحبيب" فتناول زكريا ما شاهده بأمّ عينه أنها صنعَته مِن ترابٍ مِن غير شجر نخيلٍ، فأكَل منه فوجده حقًّا رُطَبًا جَنيًّا حُلوَ المذاق كمثل الرُّطَب الجَنيّ المعروف حين ينضجُ، فشاهد قُدرة الله كيف أجاب الله دعاء مريم بفواكه مِن غير شجرٍ ورُطَبٍ بغير نخيلٍ، هنالك دعا زكريا ربّه بيقينٍ تامٍّ، وقال الله تعالى: {هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ ‎﴿٣٨﴾‏ فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ ‎﴿٣٩﴾‏ قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ‎﴿٤٠﴾‏ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۖ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا ۗ وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ‎﴿٤١﴾‏} [آل عمران].

    فكان يُعيقُ يقينَ دعاء زكريا أنّ امرأته عاقرٌ أي: قاعِدٌ لم تَعد تحيض، ولكنّه أيقنَ أنّه حتى ولو كانت امرأته عاقرًا فسوف يُجيبه الذي أجاب مريم؛ فكيف أجابها الله بفواكه مِن غير شجرٍ ورُطَبٍ جَنيٍّ مِن غير نخيلٍ! إنّ ربّي على كل شيءٍ قدير، فدعا ربّه أن يهبَ له ذريّةً طيّبةً حتى ولو كانت امرأته عاقرًا فإنّ ربّي سميعُ الدّعاء على كل شيءٍ قدير، كونه وجدَ معجزات خارقة لدى مريم - عليهم الصّلاة والسّلام - ولذلك دعا ربّه في تلك اللحظة وهو مُوقِنٌ بالإجابة رغم أنّه يدعو مِن قبلُ ولكن كان يُعيقُ يقينَ الإجابة أنّ امرأته صارت عاقرًا قاعِدًا لا تحيض.

    غير أنّ زكريا بسبب ما شاهدَ أمامه مِن مُعجزات إجابةً مِن الله لدعاء مريم، ولكننا لم نجد زكريا يتوسّط بالدعاء لربّه عن طريق مريم أن تدعو الله له أن يهَب له ذريّةً طيّبةً فهو يعلم أنّ ذلك شركٌ بالله بل دعا الله مباشرةً؛ هنالِكَ دعا زكريا ربّه بيقينٍ أنّه سيُجيبه لا شكّ ولا ريب كما أجاب مريم برغم عدم توفّر الأسباب الفيزيائيّة الطبيعيّة، وقال الله تعالى: {هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ ‎﴿٣٨﴾‏ فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ ‎﴿٣٩﴾‏ قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ‎﴿٤٠﴾‏ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۖ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا ۗ وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ‎﴿٤١﴾‏ وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ‎﴿٤٢﴾‏ يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ ‎﴿٤٣﴾‏ ذَٰلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ ۚ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ‎﴿٤٤﴾‏ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ‎﴿٤٥﴾ ‏وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِينَ ‎﴿٤٦﴾‏ قَالَتْ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ‎﴿٤٧﴾‏ وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ ‎﴿٤٨﴾‏ وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ ۖ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ‎﴿٤٩﴾‏ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ ۚ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ‎﴿٥٠﴾‏ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۗ هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ‎﴿٥١﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران].

    وأمّا بالنسبة لنبيّ الله زكريا ففي مساء يوم الدّعاء؛ مساءَ ذلك اليوم طلبَ مِن زوجته الرَّفثَ فقال لها: "ليَهبَ لنا الله مِن لدُنه وليًّا"، فتبسّمت ضاحكةً فقالت: "لا يأسَ مِن رَوْحِ الله"، فلبَّت الطّلب - زوجة نبيّ الله زكريا - فكتبَ الله لهما يحيى، ومرّت ثلاثة شهورٍ وفي ذات يومٍ وهو قائمٌ يُصَلّي في المِحراب فبعدَ أن أنهى صلاته بدعاء القنوت لصلاة الفجر؛ فإذا بالملائكة يدخلون عليه المِحرابَ فتمثَّل جبريل رجلًا سويًّا، ثم أكمل صلاته - الفَجْر - فقال جبريل: "السّلام عليكم ورحمة الله"، قال: "وعليكم السلام ورحمة الله وبركاته"، قال: "يا زكريا إنّا نُبشِّرك بغلامٍ اسمه يحيى لم نجعل له مِن قبلُ سَميًّا"، فأخذَته الدّهشة كونه حينها قد نسيَ أنّه دعى ربه وهو مُوقنٌ بالإجابة حتى ولو كانت امرأته عاقرًا قاعدًا لا تحيض، ولكننا نجده عندما جاءته الملائكة بالبشرى لم يَعُد اليقين كما كان حين الدعاء في لحظة الدعاء يوم شاهَد المُعجِزات ولذلك أخذته الدّهشة! كيف يكون له غلامٌ وكانت امرأته عاقرًا وقد بلغَ مِن الكِبَر عِتيًّا؟! ولكن الرّد على تَعجُّبه قد تنزَّل مع جبريل والملائكة - عليهم الصّلاة والسّلام - في عِلم الغيب أنّ زكريا سوف تأخذه الدّهشة مِن ذلك وقال الله تعالى: {يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَىٰ لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا ‎﴿٧﴾‏ قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا ‎﴿٨﴾‏ قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا ‎﴿٩﴾‏ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۚ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا ‎﴿١٠﴾‏ فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَىٰ إِلَيْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيًّا ‎﴿١١﴾‏} [مريم].

    وذلك تمهيدًا للمُعجزة الكبرى لمريم - عليها الصلاة والسّلام - أن تحمل بغير زوجٍ يمسَسها ولم تكُ بغيًّا بل بكلمةٍ مِن الله (كُن فيكون) في نفس السّاعة حملًا وولادةً في نفس اليوم، ولم يكن بطلبٍ مِن مريم عليها الصّلاة والسّلام، ولكنه طلب أمّها فأجاب الله دعاء أمّ مريم كونها كانت تريد ذكَرًا فوضعَتها أنثى، ولكنّ الله ابتلى يَقينها وظنّها في الله فكأنّه لم يُجب دعائها حين وضعَتها أنثى وليس الذّكرُ كالأنثى، ولكن ظنّها في الله أنه أجاب طلبها ولكن كما يشاء هو سبحانه، ولذلك قالت: "والله أعلم بما وضعتُ فعسى أن يجعل الله فيها خيرًا لدينه"، وقال الله تعالى: {إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي ۖ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‎﴿٣٥﴾‏ فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنثَىٰ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنثَىٰ ۖ وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وَإِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ ‎﴿٣٦﴾‏} [آل عمران] صدق الله العظيم.

    إذًا الذَّكَر (المسيح ابن مريم) إجابةً لدعاء أم مريم التي كانت تتمنى لو أنّها وضعَت ذكَرًا لتنفع به دين الله، وليس الذَّكرُ كالأنثى كون زوجها عمران بن يعقوب مات وهي حامل؛ رغم أن الله أجابها ولكن بطريقته المُعجِزة اللّاحقة نظرًا لقناعتها أنّ الله أجابها كون امرأة عمران وهبت لله ما في بطنها مُحرَّرًا فتقبّل منها إنّه هو السّميع العليم، وقال الله تعالى: {وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ‎﴿٤٢﴾‏ يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ ‎﴿٤٣﴾‏ ذَٰلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ ۚ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ‎﴿٤٤﴾‏ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ‎﴿٤٥﴾ وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِينَ ‎﴿٤٦﴾‏ قَالَتْ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ‎﴿٤٧﴾‏ وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ ‎﴿٤٨﴾‏ وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ ۖ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ‎﴿٤٩﴾‏ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ ۚ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ‎﴿٥٠﴾‏ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۗ هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ‎﴿٥١﴾‏ ۞ فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ‎﴿٥٢﴾‏} [آل عمران] صدق الله العظيم.

    وأبَشِّر كافّة البَشَر بحفيد آدم - عيسى ابن مريم - عليهم الصّلاة والسّلام.

    وربّما يَودّ أحد السّائلين أن يقول: "فكيف يكون المسيح عيسى ابن مريم حفيد آدم وهو ليس مِن ذريّته تصديقًا لقول الله تعالى: {إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ ‎﴿٥٩﴾‏ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُن مِّنَ الْمُمْتَرِينَ ‎﴿٦٠﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران]؟".

    فمِن ثمّ يَردّ على السّائلين خليفة الله المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: إن الحفيد هو ابن بنتك وليس ابن ابنك، وأما البنين فهم الذُّكور الذين يَحمِلون ذريّتك تصديقًا لقول الله تعالى: {وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ ۚ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ ‎﴿٧٢﴾‏} صدق الله العظيم [النحل]، كون الابن يَحملُ ذريّة النَّسَب لأبيه، وأمّا البنت فتحمِل ذُريّة الصِّهر، تصديقًا لقول الله تعالى: {وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا ۗ وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا ‎﴿٥٤﴾‏} صدق الله العظيم [الفرقان].

    وسَلامٌ على المُرسَلين والحمد لله ربّ العالَمين..
    صاحبُ عِلم الكتاب وفصلَ الخِطاب والقول الصّواب؛ خليفة الله على العالم بأسره الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    _________________
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  2. افتراضي تأکید بر کووید گورکن...

    ـ2ـ
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
    18 - جمادى الأول - 1444 هـ
    12 - 12 - 2022 مـ
    ۲۱- آذر- ۱۴۰۱ ه.ش.
    04:59 صباحًا
    (بحسب التّقويم الرّسميّ لأم القُرى)


    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://albushra-islamia.com./showthread.php?p=401963
    ___________

    تأکید بر کووید گورکن...

    اقتباس المشاركة :
    برادر من عصام، درحالی‌که کنجکاوی تو را می‌کشد، اما در قلب من آتش غیرت نسبت به پروردگارم شعله می‌کشد که چطور او [مریم] این قدر به خداوند یقین داشت که با گِل چیزی به شکل میوه درست کرده و سپس به درگاه خداوند دعا می‌کرد تا بدل به میوه‌ی حقیقی شود! اگر من می‌خواستم چنین کاری بکنم، با وجود اینکه یقین دارم خداوند بر هر کاری قادر است، اما خودم را مسخره می‌کردم...
    مریم! این‌همه یقین و اطمینان را از کجا آورده‌ای! چطور با وجود اینکه من نعیم اعظم خداوند را عبادت می‌کنم، اما مریم در یقین به اینکه دعایش اجابت می‌شود، از من پیشی گرفته‌است.... پایان خلاصه‌ای از نقل قول
    لینک نقل قول:
    https://albushra-islamia.com./showthread.php?p=388200
    پایان نقل قول از Nadia
    انتهى الاقتباس
    انتهى الاقتباس
    پاسخ بسیار مهم و روشنگر خلیفه‌ی خدا مهدی ناصر محمد یمانی به یکی از بانوان انصار، حبیبة الله «نادیا» که اجازه انتشار آن داده می‌شود ...

    اگر به این حد از یقین برسی که از گِل، تمام میوه‌ها و خوراکی‌ها را بیافرینی و زمین را شکافته و چشمه‌ها از آن جاری سازی و به زمین بگویی: «باغی سرسبز باش که همان ثمرات و میوه‌هایی را بدهد که به متقیان، وعده‌ی آنها در بهشت نعیم داده‌شده‌است» و همچنین بگویی: « به اذن خداوند و پروردگار عالمیان رودهای شیر و عسل مصفی و شراب [که برای نوشندگان آن لذت‌بخش هستند] جاری شوید» و به اذن خدا، نادیا آنچه که می‌خواهی، رخ دهد و حتی این یقین به تو عطا شود که به چیزی بگویی باش و به اذن خداوند موجود شود [کن فیکون] ولی از حال پروردگارت باخبر باشی که در نفس خود حزین است، اگر خداوند این یقین را به تو عنایت کند که با گفتن «کن فیکون» به چیزی بگویی باش و به اذن الهی موجود شود، آیا با این کرامات خارق العاده و شگفت انگیز راضی خواهی شد؟ آیا به این یقین اندک که خداوند در مورد کلمه قدرت خود «کن فیکون» به تو داده‌است، شادمان و مسرور شده و به آن افتخار خواهی کرد؟!
    این موضوع را درست ارزیابی کن، خواهی دید که پاسخی سخت در قلبت منفجر شده و قلبت می‌گوید: «پناه بر خدا که به تمام اینها و یا ملکوت بهشتی که به اندازه‌ی آسمان‌ها و زمین است راضی شوم. بلکه به خدا پناه می‌برم و نفسم را به او می‌سپارم تا مبادا قبل از اینکه خداوند در نفسش راضی شود و دیگر حزین و متحسر نباشد، به چیزی راضی گردم. امام آگاه و دانایِ من! اُف [مرگ] بر تمام این کرامت‌ها و توانایی‌ها باد! اُف بر بهشت نعیم باد هر چقدر بزرگ هم که باشد، هر چه که هست و هر چه که می‌خواهد باشد؛ هیهات، هیهات! به خداوند زمین و آسمان‌ها قسم، پروردگارم، نه با تمام ملکوتش و نه با فرمان «کن فیکون» بدون محدودیت در ملکوت مرا راضی نمی‌کند». اما می‌بینم پروردگارم در نفسش برای بندگانی متحسر و حزین است که از کوتاهی‌های خود در پیشگاه او پشیمان و نادم هستند، هلاک‌شدگانی که به خود ظلم کرده و گرفتار آتش جاودانی جهنم شده‌اند و خداوند به شما خبر داده‌است سخن تک‌تک آنها چیست:
    {أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾‏} صدق الله العظيم [سورة الزمر]
    و هم‌زمان می‌بینی پروردگارت در نفس خودشپنهانی سخنی را می‌گوید که نه کسی از بندگانش آن را می‌شنود و نه حاملان عرش الهی که بیش از تمام ملايکه به ذات الهی نزدیکتر هستند از آن خبر دارند و درک نمی‌کنند خداوندی که بر عرش بزرگ استیلا دارد در نفس خود چه می‌گوید:
    {يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ‎﴿٣٠﴾‏ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ‎﴿٣١﴾‏} صدق الله العظيم [سورة يس]
    کرامات اندکی را که خداوند به مریم دختر عمران عنایت فرموده‌است [یعنی یقین به کلمات قدرت الهی] تو را از یقین به شناخت حقیقت نعیمی که از همه اینها بزرگتر است [یعنی تحقق رضوان نفس خداوند و رخت بر بستن حزن از او] به فتنه نیندازد.
    اگر از کسانی باشی که خداوند شناخت حقیقت رضوان نفس خود را به آنان عنایت کرده‌است [یعنی کسانی که یقین دارند رضوان نفس خداوند به حق نعیم اعظم است] و اگر چنین نباشد، پس ما برای چه آفریده شده‌ایم؟! تمام کرامات و معجزات ملکوت خداوند، به چه کار می‌آیند؟! حتی اگر این کرامات و معجزات هیچ حد و مرزی نداشته باشند، محبت تو به پروردگارت هم در ملک و ملکوت بی‌حد و مرز است. پس اگر از بندگان نعیم اعظم باشی، تمام اینها از چشم تو می‌افتند و بی ارزش می‌شوند و می‌بینی که قلبت، گریان خطاب به پروردگارت می‌گوید: «تکریم و کرامت و تمام این معجزه‌ها چه فایده‌ای دارند وقتی آنچه که بیش از هر چیز نزد من محبوب است، متحسر و حزین باشد؟! تمام کرامات پوچ است، پوچ پوچ.... هیهات، هیهات! به ذات خداوند بزرگ قسم، به تمام اسماء الحسنی الهی و صفات عالیه خداوند قسم به نعیم جنت خداوند راضی نمی‌شوم، با اینکه این نعیم در برابر ملکوت دنیا، فوز و عنایتی بزرگ است. اما من به آن راضی نمی‌شوم تا اینکه آنچه که بیش از هر چیز نزد من محبوب است در نفس خود راضی بوده و متحسر و حزین نباشد و نمی‌توانم به حیات اخروی در جنات نعیم ادامه دهم من هرگز با آن مسرور و شادمان نخواهم بود چرا که خلیفه‌ی خدا مهدی ناصر محمد یمانی از آیات محکم کتاب به ما خبر داده‌است حال خداوند از زمان‌های بسیار دور چگونه است. از زمانی که خداوند امت‌های پیشین را به دلیل رو گرداندن از دعوت حق پروردگارشان که بر زبان رسولان الهی جاری می‌شد، هلاک می‌کرد بدون اینکه به آنان ظلم کرده باشد. خداوند ارحم الراحمین به ما خبر داده است آن امت‌ها در چه حالی هستند. ما از ندای خداوند خطاب به بندگانی که به خود ظلم کرده‌‌‌اند، درمی‌یابیم حال آنان چگونه است. از آنجایی که خداوند ارحم الراحمین است به بندگانی که به خود ظلم کرده‌اند می‌فرماید قبل از اینکه [گرفتار شده و] هریک سخنانی را بگویند که خداوند در خبرهای کتاب آورده‌است، از رحمت الهی مأیوس نشده و به درگاه پروردگارشان دعا و انابه کنند تا قلبشان را هدایت فرماید:
    {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‎﴿٥٣﴾‏ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‎﴿٥٥﴾‏ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾‏}‏صدق الله العظيم [سورة الزمر]
    این امر برای بسیاری از امت‌هایی که خداوند آنها را بدون اینکه ظلمی به ایشان کرده باشد، در جا نابود کرده است، رخ داده‌است، پاک و منزه است خداوند. اما هولناک‌تر از این، حال خداوند در نفس خود، بعد از هلاک کردن آنان است که می‌فرماید:
    {يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ‎﴿٣٠﴾‏ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ‎﴿٣١﴾‏ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ‎﴿٣٢﴾‏} صدق الله العظيم [سورة يس]
    اینجاست که قلب، گریه‌کنان خطاب به پروردگار می‌گوید: «یا ارحم الراحمین، ما را برای چه آفریدی؟ وقتی تو چنین متحسر و حزین هستی، تمام ملکوت تو چه فایده‌ای دارد وفتوا داده‌ای از ظلم نسبت به بندگانت بری هستی:
    {إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَٰكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ‎﴿٤٤﴾‏} صدق الله العظيم [سورة يونس].
    و از آنجا که ارحم الراحمین هستی، هیچ چیز همتای صفت رحمت تو در نفست نیست و با اینکه به هیچ وجه به انسان‌ها ظلم نمی‌کنی با وجود این می‌فرمایی:
    {يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ‎﴿٣٠﴾‏ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ‎﴿٣١﴾‏ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ‎﴿٣٢﴾‏ } [سورة يس]
    اینجاست که رشک نسبت به خلافت فراگیر از بین می‌رود و اینجاست که تمام تکریم‌ها و کرامات و تمام معجزات شگفت‌انگیز، اهمیت خود را به کل از دست می‌دهند و اینجاست که رشک نسبت به هشت ملک حامل عرش الهی [به دلیل نزدیکیشان به ذات الهی در ملی الاعلی] و ملائکه‌ی اطرافشان که مشغول تسبیح و حمد پروردگارشان هستند، زائل می‌شود؛ آنان [علی‌رغم نزدیکی به ذات الهی] از آنچه که در نفس پروردگارشان می‌گذرد بی‌خبر هستند.
    در چنین موضعی، از نگاه قومی که محبوب خداوند هستند و محب او، ملکوت الهی به کلی فنا می‌شود. قسم به آنچه که می‌دانم و می‌دانند، محال است به کرامات و تمام معجزات شگفت‌انگیز چه در دنیا و چه در آخرت راضی شوند تا اینکه حکمت آفرینش آنان محقق گردد و آنچه که بیش از همه چیز و همه معجزات و نشانه‌های شگفت‌انگیز و خارق العاده او در ملکوت دنیا و آخرت، برایشان عزیز است، راضی شود.
    ای حبیب خدا نادیا، رشک تو نسبت به کرامات صدیقه مریم علیها الصلاة و السلام، تو را به فتنه نیندازد، نام این رشک [غیرت] است [و باعث می‌شود] خودت را لایق‌تر بدانی که مثل او چیزی بسازی و یا با یقین به کلمات قدرت الهی به صورتی دیگر یاری شوی، چون خداوند یقینی به تو عطا نموده‌است که از این بسیار بزرگتر است و آن یقین نسبت به حقیقت اسم اعظم الهی، صفت رضوان الرحمن بر بندگانش است. تو دریافتی که رضوان خداوند نسبت به بندگانش به حق از نعیم جنت او بسیار بزرگتر است. پس آن را نهایت خواسته و هدفت قرار دادی و با الرحمن عهد بستی که راضی نشوی تا راضی شود.
    انصار پیشگام برگزیده‌ی عزیزم، حساب [انگیزه‌ها و اعمال] خود را مورد بازبینی قرار دهید. گاهی اوقات می‌بینم وقتی به یکی از شما کاری را [از باب تکلیف نه افتخار] واگذار می‌کنم، انگار بعضی از شما در نفسشان ناراحت می‌شوند، به این ترتیب بعد از ظهور و تمکین به هنگام توزیع مناصب چه خواهید کرد؟
    به خدا قسم در این امت گروهی هستند که محبوب خداوند هستند و محب او و با وجود محبت شدیدی که به خلیفه‌ی خدا مهدی ناصر محمد یمانی دارند، اگر یکی از آنها را موظف کنم خیابان‌ها را جارو و تمیز کند، در نفس خود از این کار بسیار لذت می‌برد و با لذت قلبی ناشی از اطاعت از خدا و خلیفه‌اش، نفسش راضی است و مقام‌ها و مناصب در ملکوت عالم برایش مهم نیست بلکه آنچه که برایش اهمیت دارد راضی کردن خدا با اطاعت کردن از خلیفه‌ی اوست و بس.
    و این نهایت آرزو و خواسته این مردان و زنان در این دنیاست و نادیا یکی از آنان است. پس ای حبیب خدا شاکر باش . ای قومی که محبوب خداوند هستید و محب او، شاکر بوده و بر این امر ثابت‌قدم و استوار باشید و تغییر و تبدیلی در آن صورت ندهید. از خداوند درخواست کنید شما را ثابت‌قدم نگاه دارد تا خداوند قلبتان را به گمراهی نکشاند و اگر چنین شود ظلم خدا نیست، چرا که دلیل به گمراهی کشیده شدن قلب ابلیس رشک و حسد او به تکریم آدم از سوی خدا بود و برای همین گفت:
    {وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا ‎﴿٦١﴾‏ قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا ‎﴿٦٢﴾‏ قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَّوْفُورًا ‎﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [سورة الإسراء].
    ولی قومی که محبوب خداوند هستند و محب او، اگر از جانب خلیفه‌ی خدا مهدی ناصر محمد یمانی به جارو کردن و نظافت خیابان‌ها در کشورهای مختلف جهان گمارده شوند، متواضعانه در پاسخ به احسان الهی و تکریم از جانب او که باعث شد به حقیقت اسم اعظم خداوند، یقین پیدا کنند، آن را با شادی و لذت انجام می‌دهند.
    چقدر در نزد خداوند مقتدر، گرامی بوده و مقام بالایی دارند چون در حالی‌که در همین دنیا هستند خداوند در مورد حقیقت اسم اعظم خود به ایشان یقین عنایت فرموده‌است و دریافته‌اند بی شک و تردید رضوان خداوند نعیمی است که از بهشت الهی بسیار بزرگتر است و نزد الرحمن عهد بسته‌اند راضی نشوند تا او راضی شود و اینان محال است بدون راضی شدن خدا، راضی شوند.
    ظهور نزدیک شده‌است و می‌‌گویم: خدایا، من بنده‌‌ات از اینکه بندگانت با نشانه‌ها و معجزه‌های خارق العاده هدایت شوند، نا امید هستم، با اینکه با ملکوت بعوضه مخفی و مافوق آن، بنده‌ات را تأیید کردی [اما] آنان نسبت به جنگ کیهانی خداوند با قارعه‌های جنگ اقلیمی از هوا و دریا و زمین کافر شدند درحالی‌که به آنان یاد دادم تا یقین داشته باشند آنکه قارعه جنگ اقلیمی را بر سرشان می‌فرستد همان است که قارعه جنگ سربازان کرونایی‌اش را بر سرشان نازل نموده‌است که به شکل جنگ الهی سربازان سلاله خونی تبلور یافته و بر تمام توان علمی آنها غلبه کرده‌است و این تنها باعث تکبر و غرور بیشتر مجرمان آنها گردیده‌است. و چهره آنها به دلیل برانگیخته شدن خلیفه‌ی خدا مهدی ناصر محمد یمانی درهم رفته و دژم شده‌است. آنان از آنچه که خداوند به حق در آیات محکم کتابش نازل فرموده است، بیزار هستند و از حق اکراه دارند. به فرمان خداوند به آنان می‌گویم: همگی از خشم و غیضتان بمیرید چون از چیزی پیروی کردید که باعث خشم خدا می‌گردد و از رضوان الهی ناخرسند و بیزار هستید و تمام اعمال شما به هدر خواهد رفت و به آنان می‌گویم: با غیض خود بمیرید، هدف من در نفس خداوند متضاد هدف دشمنان خداوند است.
    خداوندا تو می‌دانی آنان که دشمن تو هستند، می‌خواهند مانع تحقق رضوان نفس تو گردند و بنده‌ات سرسخت‌ترین دشمن آنان در تمام ملکوت است. خدایا ریشه‌ی آنان را از ملکوت برکن، مانند شجره خبیثی که از بالای زمین کنده شده، همان طور که شجره زقوم را برکندی یا حی و یا قیوم [اللهم اجتثهم من الملكوت كشجرة خبيثة اجتثت من فوق الأرض كما اجتثثت شجرة الزقوم يا حيّ يا قيوم]
    خدایا درسهم آنان [از عذاب] تعجیل نما و خبایث را بر هم انباشته فرما و همگی را به آتش جهنم بیفکن همانا که تو شنوای دانایی. خدایا من بنده‌ات به حق «لا اله الا انت» و به حق «رحمتی که بر نفس خود واجب نمودی» و به حق «بزرگی نعیم رضوان نفست» از تو مسئلت می‌کنم جز اینان، باقی بندگان جن و انس از هر گونه و جنسی را هدایت نمایی همانا که پروردگارم شنونده دعاست.
    وسلامٌ على المُرسَلين والحمد لله رب العالمين..
    خليفة الله على العالم بأسره الإمام المهديّ؛ ناصر محمد اليمانيّ.

    ======== اقتباس =========

    اقتباس المشاركة 402268 من موضوع مُعجزاتٌ خارِقَةٌ لمريم العذراء ..

    - 2 -
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
    18 - جمادى الأول - 1444 هـ
    12 - 12 - 2022 مـ
    04:59 صباحًا
    (بحسب التّقويم الرّسميّ لأم القُرى) ___________


    تأكيدٌ؛ كُوفيد حَفَّارُ القُبور ..


    اقتباس المشاركة : Nadia
    يقتلك الفضول أخي عصام بينما تشتعل نار الغيرة في قلبي على ربي منها، أنّى لها كل ذلك اليقين، تلك التي تصنع فاكهة من طين ثم تدعو الله ليحولها إلى فاكهة حقيقية! لو قمت لأفعل شيئا كهذا لسخرت من نفسي رغم علمي أن الله على كل شيء قدير! أنّى لكِ كل هذا اليقين يا مريم! ولماذا تتفوق عليا مريم في يقينها بإجابة دعائها إلى هذا الحد وأنا التي أعبد النعيم الأعظم ......

    تم اختصار الاقتباس.
    رابط الاقتباس:
    https://albushra-islamia.com./showthread.php?p=388200
    انتهى الاقتباس من Nadia

    تَعليقُ مُداخَلة عُظمى للفَصل مِن خليفةِ الله المهديّ ناصر محمد اليمانيّ، مسموحٌ للنشر رَدًّا على حَبيبة الله (الأنصارية نادية):

    فهل لو تَحَقَّق يقينك هذا فخلقتي مِن الطّين كافَّة الفواكه والمأكولات وفَجَّرتي الأرض ينابيع تَفجيرًا فتقولين للأرض: "كُوني جَنَّةً خَضراء فيها مِن كُلِّ الثَّمرات بِنَفس الثَّمرات التي أُعِدَّت للمُتَّقين في جَنَّات النَّعيم"، وكذلك تَقولين: "كُوني ذات أنهَارٍ مِن لبَنٍ وعسَلٍ مُصفَّى وخَمرٍ لذَّةً للشاربين بإذن الله ربّ العالمين"؛ فكانت بإذن الله كما تريد نادية، بل وأتاك يقينُ كلمة قُدرَته فتقولين للشيء: "كُن"؛ فيكون بإذن الله، غير أنَّكِ عَلمتي حال ربّكِ: حزين في نفسه. فهل ترضين بهذه الكَرامات الخارِقة بسبب أنّ الله آتاكِ يقين الإجابة فتقولين للشيء كُن فيكون بإذن الله؟! فهل سوف تَكونين فرحةً مسرورةً فخورةً أنَّ ربكِ أعطاكِ شيئًا يَسيرًا مِن يَقين كلمة قُدرة الله كُن فيكون؟!

    فاحسبيها بِشَكلٍ صَحيحٍ وسوف تَجدين الرَّد العَنيف في قلبكِ يتفَجَّر تفجيرًا فيقول لكِ قلبكِ: "أعوذ بالله أن أرضى بذلك كُلُّه ولا بملكوت الجَنَّة التي عرضها السَّماوات والأرض؛ بل إنّي أُعيذُ نفسي بالله أن أرضى حتى يَرضى في نفسه لا مُتحَسِّرًا ولا حَزينًا، فسُحقًا للكرامات عن بَكْرَةِ أبيها يا إمامي العَليم، وسُحقًا لجَنَّاتِ النَّعيم العَظيم مَهما كانت ومَهما تَكون، هيهات هيهات! ورَبّ الأرض والسَّماوات لا يُرضيني رَبّي بِملكوته أجمعين ولا بأمر الكاف والنون بِلا حدود في المُلك"، غير أنّي أجد أنّ في نفس ربّي حُزنًا وحَسرةً على عباده النَّادمين على ما فَرَّطوا في جَنبِ رَبّهم - الذين أهلكهم الله - كانوا ظَالمين لأنفُسهم فأصبحوا في نار جهنَّم خالدين، ولِكُلِّ نَفسٍ مِنهم قَولًا واحِدًا مُوحَّدًا كما أخبركم الله في قول الله تعالى: {أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾‏} صدق الله العظيم [سورة الزمر].

    وفي نَفسِ الوقت تَجدين رَبّكِ يقول في نفسه قَولًا خَفيًّا لا يسمعُهُ أحدٌ مِن عباده ولا حَملةُ عرشه الذين هم أقرَب الملائكة لذاته الإلهيّة؛ لا يشعرون بِما يقول الله المُستَوي على عرشه العظيم بالقول الخَفيّ في نفسه: {يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ‎﴿٣٠﴾‏ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ‎﴿٣١﴾‏} صدق الله العظيم [سورة يس].

    فلا تَفتنكِ الغَيرةُ بِكرامات شَيءٍ يَسير كَرَّم الله بها - يقين كلمات الله - مريم ابنة عمران في شَيءٍ يَسير عن اليقين بمعرفة حقيقة النَّعيم الأعظم مِن ذلك كُلُّه أن يُحَقِّق لكِ رضوان نفسه ويُذهِبَ حال حسرته، فإذا كنتِ مَمَّن آتاهم الله مَعرفة حقيقة رضوان الله في نفسه - هو حقًّا النّعيم الأعظم - ما لم؛ فلماذا خَلَقَنا؟! فما تُغني الكرامات والمُعجِزات في مَلكوته وحتى ولو كانَت بِلا حدود؛ فحُبّكِ لربّكِ بِلا حدود في المُلك والملَكوت، فإن كُنتِ مِن عَبيد النَّعيم الأعظَم فسوف يسقط ذلك كُلُّه في نظركِ، فتجدين قلبكِ يُخاطِب ربّكِ بالدموع فيقول: "وما الفائدة مِن التَّكريم والكَرامات وكافَّة المُعجِزات وأحَبّ شَيءٍ إلى نفسي مُتَحسِّرٌ وحَزينٌ؟!" فتبًّا لكافّة الكرامات ألف تَبٍّ وتَبٍّ، وهيهات هيهات! وأُقسِم بذات الله العَظيم وبجميع أسمائه الحُسنى وصِفاته العُلى لن أرضَى بنعيم جَنَّاته التي هي ذات الفَوز العظيم مِن مَلكوت الدُّنيا حتى يرضَى رَبّي أحَبّ شَيءٍ إلى نفسي لا مُتحَسِرًا ولا حَزينًا، فلا أستطيع مُواصلة الحياة الآخرة في جَنَّات النَّعيم، فلا ولَن أفرح بِها وقد عَلَّمنا خليفة الله المهديّ ناصر محمد اليمانيّ عَن حال الله في مُحكَم كتابه مُنذ أمَدٍ بعيدٍ؛ مُنذ أن أهلَك الله الأُمَم الأُولَى بسبب إعراضهم عن داعيَ الحَقّ مِن رَبِّهم على لِسان رُسله فيُهِلكَهم مِن غَير ظُلمٍ، فأمَّا حالهم مِن بَعد هلاكهم فقد عَلَّمنا الله أرحَم الرَّاحمين بحالِهم مِن خلال نِداء الله لعِباده إلى الذين ظَلموا أنفسهم - فكونه الله أرحَم الراحمين - أن لا يستيئِسوا مِن رَحمَةِ الله، وأن يُنيبوا إلى رَبِّهم لِيَهدي قلوبهم قَبل أن يقول كُلٌّ مِنهم ما جاء مِن أخبارِهم في قول الله تعالى: {۞ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‎﴿٥٣﴾‏ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‎﴿٥٥﴾‏ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾‏}‏صدق الله العظيم [سورة الزمر].

    فَلَكَم قُضي الأمْر على كَثيرٍ مِن الأُمَم الَّذين أهلكهم الله على الحال مِن غَير ظُلمٍ مِن الله سُبحانه، ولَكِن الطامَّة الكُبرى هو حال الله في نفسه مِن بَعد هلاكهم يقول: {يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ‎﴿٣٠﴾‏ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ‎﴿٣١﴾‏ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ‎﴿٣٢﴾‏} صدق الله العظيم [سورة يس]، فهُنا تَذْرِفُ دُموعُ القَلب مُخاطِبَةً الربّ: "لماذا خلقتَنا يا أرحَم الرَّاحمين؟! فما الفائدة مِن مَلكوتك أجمعين وهذا حالك مُتحَسِّرًا وحَزينًا؛ رغم فتواك عن برائتك مِن ظُلم عِبادك في قول الله تعالى: {إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَٰكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ‎﴿٤٤﴾‏} صدق الله العظيم [سورة يونس]، وبِما أنَّكَ أرحَم الراحمين؛ فلا مَثيل يُوازي صِفة رحمتك في نفسك، فرغم أنَّك لم تَظلِم النَّاس شَيئًا ورغم ذلك تقول: {يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ‎﴿٣٠﴾‏ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ‎﴿٣١﴾‏ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ‎﴿٣٢﴾‏ } [سورة يس]."

    فهُنا تَسقُطُ الغَيرة على الخلافة الشَّامِلة، وهنا يسقُط كافَّة التَّكريم والكَرامات وجميع خوارق المُعجِزات، وهنا تَسقُط الغَيرة مِن حَملَةِ العَرْش الثَّمانية لِقُربِهم مِن الذَّات الإلهيِّة بِالمَلإ الأعلى ومَن حولهم المُسَبِّحين بِحَمد رَبّهم غير أنّهم لا يعلمون بِما في نفس ربهم. فَفي الوَقفة في هذا المَوضِع يتدَمَّر مَلكوت الله تَدميرًا في نَظَر قَومٍ يُحِبُّهم الله ويُحبُّونه، وأقسم بِما أعلمه ويَعلمون أنَّهم شَديدو المحال أن يرضوا بالكَرامات وكافَّة المُعجِزات الخارِقة لا في الدُّنيا ولا في الآخرة حتى تتحقَّق الحِكمة مِن خلقهم؛ فيرضى أحَبَّ شَيءٍ إلى أنفسهم مِن المُعجِزات وكافَّة آياته الخارِقة في ملكوت الدُّنيا والآخِرة.

    ويا حبيبة الله نادية فلا تَفتنكِ غيرتكِ مِن كرامات الصِّدِّيقة مريم عليها الصّلاة والسّلام، فهذه اسمها غَيرة فترين أنَّكِ أَولَى أن تَصنعي مِثلها أو يؤيِّدك الله بِشَيءٍ مِن يقين كلمات قُدرته مِن بعد أن أتاك الله اليَقين مِن أعظم مِن ذلك وهو اليقين بحقيقة اسم الله الأعظَم صِفة رضوان الرَّحمن على عبادِه، فوجدتي أنّه حَقًّا النَّعيم الأعظَم مِن نَّعيم جَنَّته فَمِن ثمَّ اتَّخذتيه غايةً، فاتَّخذتي عِند الرَّحمن عَهدًا أن لا تَرضي حتى يَرضى.

    فراجِعوا حِساباتكم أحِبَّتي الأنصار السَّابقين الأخيار؛ فإنّي أرى أحيانًا حينَ أُكَلِّف أحدًا مِنكم بِمُهِّمة - ليست تَشريفًا وإنَّما تَكليفٌ - فكأنّي أرى في أنفُس بَعضكم شَيئًا، إذًا فماذا أنتُم فاعِلون حين تَوزيع المناصِب مِن بَعد الظهور والتَّمكين؟! فوالله إنَّ مِن قَومٍ يُحِبُّهم الله ويُحِبُّونه في هذه الأُمَّة - فبرغم حُبّهم العَظيم لخليفة الله المَهديّ ناصر محمد اليمانيّ - لو أُكَلِّفه (مُكَنِّس شوارع) لوجدَ في ذلك مُتعَةً في نفسه؛ فترضى نفسه مُتَمَتِّعًا قَلبه بطاعة الله وخليفته، فلا تهمّه المَنَاصِب في مَنَاكِب مَلكوت العالمين؛ بل ما يهمّه: (رِضى الله بطاعة خليفته وبس) فذلك مُنتهَى أمله وأملها في هذه الحياة الدُّنيا، ونادية مِنهم، فكوني مِن الشَّاكرين يا حبيبة الله، وكونوا مِن الشَّاكرين يا معشَر قَومٍ يُحِبُّهم الله ويُحِبُّونه؛ فلا تُبَدِّلوا تَبديلًا، وسَلوا الله التَّثبيت حتى لا يُغوِيَ الله قلوبَكم مِن غَير ظُلمٍ، فهل أغوى الله قَلب إبليس إلَّا بسبب الغَيرة على تكريم الله لِآدَم؟ ولذلك قال: {وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا ‎﴿٦١﴾‏ قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا ‎﴿٦٢﴾‏ قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَّوْفُورًا ‎﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [سورة الإسراء].

    ولَكِن قَومًا يُحِبُّهم الله ويُحِبُّونه لو يصرف لهم خليفة الله المهديّ ناصر محمد اليمانيّ (مَكانِس) لتنظيف الشوارع في دُوَل العالَمين لوجَدوا في ذلك مُتعَةً تَواضُعًا لله جَزاءً مِنهم بالإحسان إلى ربِّهم الذي أحسَن إليهم وكَرَّمهم بيقين حقيقة اسم الله الأعظم، وما أكرمهُم وما أعلَى مقامهُم عِند مَليكٍ مُقتَدِرٍ بِسبب أنّه أتَاهم يقين حقيقة اسم الله الأعظَم وهم لا يزالون في الحياة الدُّنيا فوجدوه حقًّا النَّعيم الأعظم مِن جنته لا شَكَّ ولا رَيب، فاتَّخَذوا عِند الرّحمن عهدًا: (أن لا يرضوا حتى يرضى)، فَلَكَم أولئك شَديدو المحال أن يَرضوا حتى يَرضى.

    واقترب الظَهور، وأقول: اللّهم إنّي عبدك مُستَيِئسٌ مِن هدى عِبادك بالآيات والمُعجِزات الخارِقة رغم تأييدك لعبدك بِملكوت البَعوضة الخَفيّة وما فوقَها؛ فكفَروا بِحرب الله الكَونيّة بِقارعة حرب الله المناخيّة جَوًّا وبَحرًا وَبرًّا، فعلَّمتهم أن يَعلَموا عِلم اليَقين أنَّ الذي أرسل عليهم حَرب قارعة المناخ هو ذاته الذي أرسل عليهم قارِعة حَرب جنوده الكورونيّة المُتَمَثِّلة في حَرب الله بجنود السُّلالات الدَّمويّة التي تتفوَّق عليهم في القُدرات العِلميّة، فما زاد المُجرمين مِنهم إلَّا تَكبُرًا وغُرورًا، وسِيئَت وجوههم بسبب بَعث خليفة الله المهديّ ناصر محمد اليمانيّ، أولئك كَرِهوا ما أنزَل الله في مُحكَم كتابه بالحَقِّ وهم للحَقِّ كارِهون، وأقول بأمر الله لهم: مُوتوا بِغيظكم أجمعين. ذلك بأنَّهم اتَّبعوا ما يُسخِط الله وكَرهوا رضوانه، ولسوف يُحبِط أعمالهم أجمعين، وأقول لهم: مُوتوا بِغيظكم، فهدفي في نفس الله وهدف أعداء الله في نفس الله هدفان مُتَناقِضان.

    اللّهم إنَّك تعلم أنّه مَن كان عَدوًّا لَك يصُدّ عن تحقيق رضوان نفسك فإنّ عبدك مِن ألَدّ الخِصام لهم في المَلَكوت كُلّه، اللهم اجتثهم مِن المَلَكوت كشَجرةٍ خَبيثةٍ اجُتَثَّت مِن فوق الأرض كَما اجتَثَثْت شَجَرة الزَّقوم يا حَيّ يا قَيوم، اللّهم عَجِّل لهم بِقِطِّهم واجعل الخَبيث بَعضه فَوق بَعضٍ واركُمه في نار جهنَّم أجمعين إنَّك أنت السميع العليم، اللّهم وإنّي عبدك أسألك بِحقّ لا إله إلَّا أنت وبحقّ رحمتك التي كتبت على نفسك وبِحقّ عَظيم نَعيم رضوان نفسك أن تهديَ ما دون ذلك من عبادك مِن الجِنِّ والإنس ومِن كُلِّ جِنس إنَّك رَبّي سَميع الدُّعاء.


    وسَلامٌ على المُرسَلين والحمدُ لله رَبِّ العالمين..
    خليفةُ الله على العالَم بأسرِه الإمام المهديّ؛ ناصر محمد اليمانيّ.
    ___________
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  3. افتراضي

    الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
    21 - جمادى الأول - 1444 هـ
    15 - 12 - 2022 مـ
    ۲۴- آذر- ۱۴۰۱ ه.ش.
    08:05 صباحًا
    (بحسب التّقويم الرّسميّ لأم القُرى)
    __________

    اقتباس المشاركة :
    محل این کتاب [لوح محفوظ] در مکانی بالا، در نزد پروردگار عالمیان است. آیا «اسراء» و «معراج» برای امام تکرار می‌شود تا این کلام را برایمان بیاورد؟ آیا نمی‌بینید دایره علم امام و تفسیر قرآن با قرآن او، بسیار فراتر از علم کتاب قرآن عظیم شده‌است؟
    پایان نقل قول به صورت مختصر
    لینک نقل قول:
    https://albushra-islamia.com./showthread.php?p=402229 پایان نقل قول از pishco
    انتهى الاقتباس
    توضیحی بیشتر....توضیحی بیشتر برای پرسشگری که هنوز نور او کامل نشده‌است: آیا به نظر تو منطقی است که نبی الله زکریا به خاطر فرستاده شدن فرشتگان با میوه‌های بهشتی به درگاه خدا دعا کند که فرزندی پاک به او بدهد و بگوید: «همانا که تو شنونده دعایی»؟ بلکه او شاهد معجزه‌ای خارق العاده از نظر فیزیک بود، او دید که مریم بدون درخت، میوه درست می‌کند و از آنجا که همسر او یائسه بود و لذا نازا به حساب می‌‌آمد و از نظر فیزیکی، باردار شدنش غیر ممکن بود چون دیگر عادت ماهیانه نمی‌شد. از آنجا که نبی الله زکریا جلوی چشم خود دید که مریم بدون درخت، میوه درست کرد، لذا خداوند به زکریا در آن لحظه‌ و با وجود اینکه می‌دانست همسرش نازا است یقین عنایت کرد که دعایش مستجاب خواهد شد. او در آن لحظه، یقین داشت خداوندی که بدون درخت میوه می‌آ‌‌فریند، قادر است از همسرش فرزند به او عنایت کند با اینکه می‌دانست همسرش از نظر اسباب فیزیکی دیگر قادر به باردار شدن نیست یعنی امکان بارداری با اسباب طبیعی که قبل از ورود زن به سن یائسگی رخ می‌دهند برایش فراهم نیست و باردار شدن او ممکن نیست مگر با معجزه‌ای خارق العاده. و باردار شدن او به صورتی خارج از قوانین طبیعی فیزیکی رخ خواهد داد و با معجزه الهی زنی که به سن یائسگی رسیده و عادت ماهیانه‌اش قطع شده‌است، باردار خواهد شد.
    ولی نبی الله زکریا با یقین دعا کرد، چون می‌دانست خداوندی که درخواست مریم را اجابت کرده و بدون درخت، میوه را روزی او می‌کند، قادر است همسرش را علی‌رغم رسیدن به سن یائسگی از او باردار کند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ ‎﴿٣٨﴾‏ فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ ‎﴿٣٩﴾‏ قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ‎﴿٤٠﴾‏} صدق الله العظيم [سورة آل عمران].
    خليفةُ الله المَهديّ ناصر محمد اليماني.
    ======== اقتباس =========

    اقتباس المشاركة 402234 من موضوع مُعجزاتٌ خارِقَةٌ لمريم العذراء ..

    الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
    21 - جمادى الأول - 1444 هـ
    15 - 12 - 2022 مـ
    08:05 صباحًا
    (بحسب التّقويم الرّسميّ لأم القُرى)
    __________



    اقتباس المشاركة : pishco
    مكان ذلك الكتاب (اللوح المحفوظ) في مكان علي عند رب العالمين
    فهل يكرر الإمام الإسراء والمعراج ليأتينا بهذا الكلام؟ ألا ترى ان دائرة علم الإمام أصبحت أوسع من علم الكتاب (القرآن الكريم) ومنهجه في تفسير القرآن بالقرآن بكثير؟ ......
    تم اختصار الاقتباس.
    رابط الاقتباس:
    https://albushra-islamia.com./showthread.php?p=402229
    انتهى الاقتباس من pishco


    مُجرَّدُ تَعليق للسّائل الذي لم يُتِمَّ الله له بَعد نوره: فهل تَرى مِن المَنطِق أنَّ نبيَّ الله زَكريا دعا الله أن يهَبَ لَه ذُريَّةً طيِّبةً (إنَّك سَميع الدُّعاء) بسبب إرسال الملائكة بفواكهٍ مِنَ الجنة؟!

    بل شَاهَد مُعجِزةً خارِقةً للفيزياء وهي أنَّ مريم تَصنَع ثَمَرًا بِدون شَجَرٍ، وبِما أنَّ زوجته عاقِرٌ قِاعدٌ مِنَ الحَيض فهذا في عِلْم الفيزياء يَستحيل أن تحمَل وهي مِنَ القواعِد لا تَحيض، وبِما أنَّ نبيَّ الله زَكريَّا شاهَد ثَمَرًا مِن غير شجرٍ صنعته مَريم أمام عَينيه ولذلك آتاه الله يَقين الدُّعاء في تِلك اللحظة رَغْم عِلمه أنَّ زوجته عاقِرٌ، ولكن كان في لَحظة يَقينٍ أنَّ الله الذي خَلَق ثمرًا مِن غير شَجَرٍ بقادرٍ أن يهَبَ له ذُريَّةً مِن زوجته رَغم عِلمه أنَّها تجاوزت الأسباب الفيزيائيَّة التي يُؤخَذ بها في الحالات الطبيعيّة لأسباب الحَمْل الطبيعيّ قَبْل أن تكون مِنَ القواعد فتدخل سِنّ اليَأس مِن الحَمْل الطبيعيّ إلَّا بمُعِجزَةٍ خارقةٍ، ولكنَّ حملها سوف يكون خارِقًا للفيزياء الطبيعيّة بِمُعجِزةٍ خارِقةٍ مِنَ الله في حمل المرأة مِن بعد أن تبلُغَ سِنَّ القواعد وانقطاع الحَيْض، ولكنّ نبيّ الله زكريَّا دعا بيقينٍ أنَّ الذي أجاب مَريم فرزقها بثَمَرٍ مِن غير شَجَرٍ بِقادرٍ على أن تحمَل منه زوجته رَغم بلوغها سِنَّ اليأس، ولذلك قال الله تعالى: {هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ ‎﴿٣٨﴾‏ فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ ‎﴿٣٩﴾‏ قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ‎﴿٤٠﴾‏} صدق الله العظيم [سورة آل عمران].

    خليفةُ الله المَهديّ ناصر محمد اليماني.
    _____________

    [لقراءة البيان من الموسوعة]
    https://albushra-islamia.com./showthread.php?p=403330
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..





المواضيع المتشابهه
  1. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 09-12-2020, 07:29 PM
  2. عذراً ربي ياحبيب قلوب عبادك ماقدرناك حق قدرك
    بواسطة أمين هذه الأمه في المنتدى بيان الإمام المهدي المفصل في البعث الأول إلى الناس أجمعين
    مشاركات: 10
    آخر مشاركة: 02-10-2018, 01:26 AM
  3. وصف المسیح عیسی بن مریم علیه و علی امه الصلاة و السلام
    بواسطة ابو محمد الكعبي في المنتدى قسم خاص لحوار المسيحين واليهود
    مشاركات: 14
    آخر مشاركة: 18-08-2016, 11:24 PM
  4. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 18-04-2015, 09:56 AM
  5. عذرا
    بواسطة حسين الفلسطيني في المنتدى قسم الإستقبال والترحيب والحوار مع عامة الزوار المسلمين الكرام
    مشاركات: 1
    آخر مشاركة: 05-08-2011, 10:31 AM
ضوابط المشاركة
  • لا تستطيع إضافة مواضيع جديدة
  • لا تستطيع الرد على المواضيع
  • لا تستطيع إرفاق ملفات
  • لا تستطيع تعديل مشاركاتك
  •